گفتم نقد شما را متوجه نشدم
چرا سریع متهم به محکوم کردن طرف مقابل می کنی
اگر منظورت از نقد این هاست
که جواب می دم ولی این ها رو من فکر نمی کردم که نقد باشه
اولا ً : جرا ؟ دليل ؟ نهيي براي آن ذكر كنيد
ثانيا : فلسفه از جند هزار سال قبل از مسيح رايج شده زمان افلاطون و ارسطو و ... و هيج ملازمتي با آخر الزمان ندارد.
ثالثا : اينكه فلسفه از فساد آخر الزمان است سخن جه كسي است ، در كجا آمده ، و اصلا منظور از اين حرف جيست؟
اولا نهی وجود دارد :
تبا لمنتحلین الی الفلسفه
ثانیا :و ثالثا :
من نگفتم که در اخر الزمان رایج می شود که شما بگویید در 4000 سال پیش بوده
حدیقه الشیعه :
علمائهم شرار خلق الله لانهم یمیلون الی الفلسفه و التصوف
اولا : جرا لزومي ندارد ، اصل بر اباحيت همه جيز است مكر براي نهي آن نصي وجود داشته باشد (اصل اباحه)
ثانيا : فلسفه با كتاب و سنت در تهافت است يعني جه؟
ثالثا : دليلي براي ادعاي فوق ذكر كنيد.
رابعا : در كجاي فلسفه از اختيار بحث شده ، اختيار از بحثهاي كلامي است و نه فلسفي است !!!!!!!!!!!!!
خامسا : براي اختيار كه نصوص فراواني داريم : مثلا همين حديث مشهور : جبر و لا تفويض بر أمر بين الامرين ،
سادسا : سخن شما كاملا ناقص و مبهم است.
اصل بر اباحیت هر چیز است ؟؟؟؟؟؟ این اصل بی اساس است
در تهافت است یعنی در تناقض است
در بحث علت و معلول از اختیار بحث شده
بالاصاله کلامی است ولی فلسفه هم به آن پرداخته است
برای اختیا ر نصوص فراوانی دارییم اما بحث ما فلسفه است این اشکال ما به فلاسفه است که چرا خلاف نصوص سخن گفته ایید
اگر سخن من مبهم است چرا به آن اشکال وارد کردید می پرسیدید تا رفع ابهام شود یا اگر ناقص است جنبه نقص را بفرمایید
دوستان مقایسه کنند :
اين درست نيست كه شما بدون اينكه علمي را مطالعه كرده باشيد در صدد نقد و نفي آن براييد
شما مي دانيد فلسفه جيست؟ جند كتاب فلسفي خوانده ايد؟
سپس نوشته
ثالثا : من واقعا فلسفه (آنچنان که باید) نخوندم و استادی ندیدم ، اما اندک علاقه ای به آن دارم .....
اما دوست عزیز ناراحت نباش خوب است دوستانهبا هم بحث کنیم
بهتر است در مصادیق و مباحث بحث شود نه در کلیات
اگر چیزی نوشتم که باعث شما بزرگوار شد جدا معذرت می خواهم
یا علی