زن و شوهر روسي با هم به تشيع گرويدند

[mahdisa]

خودتان را معرفی کنید؟
حسن مالاهوف از کشور اوکراین و زینب کواسوا از کشور روسیه که با هم زن و شوهر هستیم.

- ابتدا در مورد کشور روسیه توضیحاتی بفرمایید؟
روسیه کشوری غیر اسلامی است که 70 سال در سیطره کمونیسم بود. دین درکشور ما ممنوع بود و اکثریت مذهب اهل سنت دارند و شیعیان خیلی کم هستندآنها در پایتخت زندگی می کنند. من از شهر آموسک هستم و در این شهر شیعهوجود ندارد.

خانم زینب، وقتی مسلمان شدید و مذهب اهل سنت راانتخاب کردید، آیا از خانوادۀ شما کسی مسلمان شد و آیا مطالعاتی در زمینهاسلام داشتند و این که رفتار اطرافیانتان با شما چگونه بود؟
متأسفانه از خانواده ام هنوز هیچ کس دین اسلام را قبول نکرده است وامیدوارم که ان شاءالله قبول کنند و مشکلی هم نبود. مادرم می دید که چهقدر رفتارم عوض شده و بیش تر به من اطمینان می کرد. و هر جایی که میخواستم بروم اجازه می گرفتم و او تعجب می کرد و می گفت: یعنی چه! چرااجازه می گیری؟ می گفتم از نظر دین باید از پدر و مادر اجازه بگیریم، بههمین خاطر اطمینان دارند که به این جا آمدم و گفتند باشد اگر می خواهی برودرست را بخوان؛ اما سخت ترین مرحله، پوشیدن روسری بود.

چگونه با شیعه آشنا شدید؟ و چرا اصلاً این مذهب را انتخاب کردید و چه ویژگی هایی در شیعه دیدید؟
وقتی سنی بودم زیاد سؤال به ذهنم می آمد و هیچ کس نمی توانست آن هاجواب دهد. مثلاً دربارۀ امام زمان (عج). می گفتند که یک روز فردی می آید وزمین را پر از عدل و داد می کند و نمی گفتند که پدر و مادر این فرد کیست ودر مورد اهل بیت کم می دانستم. فقط می دانستم که حضرت زهرا سلام ا...علیها هست و شوهرش و اصلاً در مورد امام حسن علیه السلامو حسین علیهالسلام و کلا، هیچ چیز نمی دانستم که این ها هم هستند. وقتی دو سال درمسکو در کالج اسلامی درس خواندم همان جا با مذهب اهل تشیع آشنا شدم؛ چونمدیر مدرسۀ ما شیعه بود.

آقای حسن، شما چگونه شیعه شدید؟
اول این که آنچه را که اهل تشیع می گوید اهل تسنن نمی گویند. برای مناز همه مهمتر این بود که با شخصیت امام علی علیه السلام آشنا شوم و خیلیناراحت بودم که از 16 سالگی اسلام را قبول کردم و در 25 سالگی شیعه شدم وخیلی تأسف خوردم که نمی دانستم امام علی علیه السلام کیست.

- بعد از این که شیعه شدید رفتار دیگران با شما چگونه بود؟
دوستانی که اهل تسنن بودند دیگر با من رفت و آمد نمی کردند. در خانوادۀمن بیش تر زن ها دین اسلام را قبول می کردند مثلاً مادر و مادربزرگم یکبار که به سفارت خانه آمدند و رفتار شیعیان و کلاً رفتار مسلمانان رادیدند زود اسلام را قبول کردند.

- الان چند نفر از خانوادۀ شما شیعه هستند؟
چهار نفر و همه آن ها زنان هستند.

خانم زینب چه ویژگی هایی را در شیعه دیدید، که در ادیان دیگر وجود ندارد؟
از ویژگی های مهم، روضه خوانی بود که خیلی برای من مهم بود. در مذهباهل تسنن که بودم هیچ وقت گریه نکردم اما وقتی انسان با مذهب اهل تشیعآشنا می شود، می فهمد که ائمه و دختر پیامبر ما چه مصایبی داشتند. واقعاًبدون گریه و بدون اشک نمی شود آن را قبول کرد. یکی دیگر این که شیعیانخیلی مهربان هستند.

- آقای حسن، ویژگی هایی که شیعه داشته چه بوده؟
شیعیان بدون چون و چرا کار را انجام می دهند، یعنی با روان شناسی آشناهستند. خانواده ام به من می گفتند که دوستان اهل تسنن من نمی خواهند باکسی صحبت کنند و با شیعیان خیلی فرق دارند.

- چگونه با هم ازدواج کردید؟
ما در ایران با هم آشنا شدیم و الان سه ماه است که ازدواج کرده ایم.

خانم زینب، برای دوستان خودتان اگر پیامی دارید بفرمایید؟
مردم ایران، خیلی خوش حالم که در کشور شما هستم. می توانم دین خودم رانگاه دارم. قدر خودتان را بدانید. بدانید که در چه نعمتی زندگی می کنید وانقلابی که امام خمینی بنیان نهاد چه فایده ای دارد. این انقلاب و تنهاکشوری که در روی زمین می گوییم کشور اسلامی همین ایران است و خدا را شکرمی کنم.