حتی جسد پدر را فروخت
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
حتی جسد پدر را فروخت
حتی جسد پدر را فروخت
مرحوم آقای محقق كه از طرف حضرت آیت الله العظمی بروجردی به آلمان رفته بودند، داستانی را نقل كرده بودند كه خیلی عجیب است و آن از این قرار است كه فرموده بودند:
در بین افرادی كه در آن زمان مسلمان شده بودند یك پروفسوری وجود داشت، كه زیاد پیش ما میآمد و ما هم نیز از او سر میزدیم.
او سرطان گرفت و در بیمارستان بستری گردید، ما و مسلمانهای دیگر به عیادتش رفتیم.
روزی زبان به شكایت گشود و گفت: من هنگامی كه مریض شدم و بستری گردیدم و دكترها تشخیص دادند كه من سرطان دارم، هم پسرم و هم زنم، به من گفتند:
پس معلوم شد كه شما سرطان دارید! و میمیرید، بنابراین خداحافظ ما رفتیم!
آنها رفتند و فكر نكردند كه در این شرایط این بدبخت به محبت و مهربانی احتیاج دارد.
آقای محقق، همچنین گفته بودند كه ما زیاد و مكرر به دیدار او میرفتیم، تا اینكه یك روز بیمارستان خبر داد كه این شخص مرده است.
ما خود را برای كفن و دفن او آماده كردیم، كه ناگهان متوجه شدیم، پسرش هم آمده است،
خوب كه تحقیق كردیم دیدیم او جنازه پدرش را پیش، پیش به بیمارستان فروخته است و حالا آمده است كه آن را تحویل بدهد و پولش را بگیرد و برود دنبال كارش.[1]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . شهید مرتضی مطهری، انسان كامل، ص 170.