آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج)
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج)
آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج) ؛ نيّت پاك و تصميم خالص و راستين
اهميت مسأله نيّت و پاكى آن
در چهارمين فراز از دعاى امام عصر(عج) سخن از سرچشمه زلال اعمال يعنى نيّت، پاكى و شفاف بودن آن به ميان آمده و با تعبير:
«و صدق النّيّة؛ خدايا توفيق نيت پاك و راستين به من بده»
ما را به معدن و مخزن تصميمگيرىها معطوف داشته، و بيان مىكند كه اگر آب از سرچشمه پاك باشد نقش به سزايى در پاكى افكار، گفتار، كردار و شيوهها دارد،
و گرنه موجب انحرافات و كژىهاى فكرى و عملى شده و همان مثل معروف را تداعى مىكند كه آب از سرچشمه خراب است.
و اگر مخزن آلوده نبود، آبهاى منشعب شده، از آن، آلوده و بيمارى زا نمىشد.
موضوع نيت به قدرى مهم است كه پيامبر(ص) در سخنى فرمود:
«انّما الاعمال بالنّيّات؛ قطعاً چگونگى اعمال انسان (از نظر پذيرش و همچنين از نظر كيفيت در درجه عالى و مراحل پايين) بستگى به چگونگى نيّتها دارد.»
سپس چنين توضيح فرمود:
«به عنوان مثال در مسأله هجرت از شهرى به شهر ديگر(مثلاً از مكه به مدينه) كسى كه با نيت هجرت به سوى خدا و رسول( و انجام فرمان خدا و رسول و
تحققّ آرمانهاى الهى) هجرت مىكند، به همان آرمان مقدّس نايل مىگردد، ولى كسى كه هجرتش براى امور مادى دنيا،يا وصلت با زن و ازدواج با او است،
هجرت او نيز در راستاى همان خواهد بود.»(1)
از اهميت نيّت، و نقش سرنوشت ساز آن در سعادت و شقاوت انسان اين كه رسول اكرم(ص) فرمود:
«نيّة المؤمن خيرٌ من عمله، و نيّة الكافر شرٌ من عمله، و كلّ عاملٍ يعمل على نيّته؛(2) نيت انسان با ايمان(چون از روى صداقت است) بهتر از عمل نيك اوست، و نيت كافر (چون بر اساس كفر و انحراف است) بدتر از عملش مىباشد.»
يعنى مدار و معيار درجات نيكى اعمال، و يا دركات و بدى كارها تابع حالت نفسانى است كه پديد آورنده نيت انسان است.
بنابراين اگر، انسان داراى نيت ناپاك و انحرافى باشد، موجب كارهاى انحرافى و زشت خواهد شد، و اگر داراى نيت صادقانه و پاك باشد،
منشأ بركات و كارهاى مثبت و شايسته خواهد گرديد. توضيح اين كه انسان وقتى كارى را انجام مىدهد كه آن را اراده كند، و اراده او وقتى تحقق مىيابد كه
علاقه و شوقى به آن كار داشته باشد، و اين علاقه و شوق نيز از حالت خاص نفسانى او كه در روح و روانش شكل گرفته نشأت مىگيرد، و همين شكلگيرى منبع و مخزن تصميمگيرى است.
همانند سدّ آب كه منبع آب رسانى به همه جا است، حال اگر اين منبع آب، آلوده باشد، آب ناپاك و بيمارى زا در دسترس مردم قرار مىگيرد،
و اگر زلال و صاف و بهداشتى باشد، آب پاك و حياتبخش نصيب انسانها مىگردد.
نتيجه اين كه يك انسان سعادتمند كسى است كه منبع و مخزن ساختارى وجودش را خالص و پاك نگهدارد، تا از آن نيت و اراده پاك بجوشد و سرچشمه ارزشها گردد.
چنان كه همين مطلب در تفسير يكى از آيات قرآن، از امام صادق(ع) چنين روايت شده است: روزى آن حضرت پس از گفتارى اين آيه را تلاوت فرمود:
«قل كلٌ يعمل على شاكلته؛(3) بگو هر كس مطابق روش و خلق و خوى خود عمل مىكند.»
آنگاه فرمود:يعنى
«على نيّته؛ معناى اين آيه اين است كه هر كس بر طبق نيت خود عمل مىكند.»(4)
واژه شاكله همان حالت خاص نفسانى است كه نيت و اراده و تصميمگيرى، از آن نشأت مىگيرد، كه همان ساختار وجودى انسان است،
و هر انسانى از نظر خلق و خوى و مسائل تربيتى داراى ساختار خاص است. علّامه طباطبايى(ره) در تفسير خود پس از ذكر اين حديث در معنى آيه، مىفرمايد:
«اين مطلب اشاره به نفوذ و سرايت ملكات نفسانى است كه در جهت عمل، زمينه سازى مىكند، اگر ملكات نيك باشد زمينه سازى نيك براى ساختن نيت صادقانه مىنمايد، و گرنه نتيجه معكوس دارد.»(5)
در تفسير على بن ابراهيم در تفسير آيه مذكور، از حضرت رضا(ع) روايت شده فرمود:
«در روز قيامت نامههاى اعمالى را نزد بندگانى مىآورند، آنها اعمال نيكى را در آن نامهها مىبينند كه آنها را انجام ندادهاند، به خدا عرض مىكنند:
«خدايا به عزتت سوگند خودت مىدانى كه ما اين كارهاى نيك را انجام ندادهايم.»
خداوند مىفرمايد:
«صدقتم نويتموها فكتبنا هالكم ثمّ يثابون عليها؛(6) راست مىگوييد، شما نيت انجام اين كارها را نموديد، و ما آنها را براى شما در نامههاى اعمالتان نوشتيم، سپس شما مشمول پاداش آنها مىشويد.»
آرى نيت راستين و پاك، اين گونه ارزشمند و سرنوشت ساز، و منشأ بركات و نتايج درخشان است،
رازش اين است كه انسان بر اثر پاك سازى و مبارزه با نفس امّاره، حالت نفسانى خاصى در خود ايجاد كرده كه سرچشمه چنين نيّتى شده است،
نيتى كه خود منبع و منشأ نيكىها مىشود. بر همين اساس در حديثى امام صادق(ع) فرمود:
«نيّت بهتر از عمل، بلكه خود عمل است.»
سپس آيه ياد شده را تلاوت فرمود، آنگاه گفت: منظور از شاكله، نيّت است.(7)
پىنوشتها:
1. كنزالعمال، حديث 8263.
2. اصول كافى، ج 2، ص 84.
3. سوره اسراء، آيه 84.
4. اصول كافى، ج 2، ص 85.
5. اقتباس از تفسير الميزان، ج 13، ص 212.
6. تفسير على بن ابراهيم، ج 2، ص 26 (به طور اقتباس).
7. وسائل الشيعه، ج 1، ص 36.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج)
آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج) ؛ نيّت پاك و تصميم خالص و راستين
اهميت مسأله نيّت و پاكى آن
كوتاه سخن آن كه معيار در ارزشيابى كارها، چگونگى نيت است، و با محك نيّت، درجات ارزش اعمال سنجيده و تعيين مىشود، و با ترازوى نيت مراحل كيفيّت كارها مشخص مىگردد.
بر همين اساس پيامبر(ص) فرمود:
«يحشر النّاس على نيّاتهم؛(8) [COLOR=#0070c0]مردم در قيامت بر اساس چگونگى نيتهاى خود محشور مىگردند.»
يعنى اگر نيّتهايشان خالص و پاك بود، نجات مىيابند، و گرنه در معرض هلاكت مىباشند. و در تعبير ديگر فرمود:
«خداوند در قيامت به پيكرهاى شما و حسب و نسب شما و اموال شما نمىنگرد، ولى به دلهاى شما (يعنى به نيت و خلق و خوى شما) مىنگرد، پس كسى كه قلب پاك داشته باشد خداوند او را مشمول لطف خاص خود قرار مىدهد.»
از اينها بالاتر اين كه از پيامبر(ص) نقل شده فرمود:
«نيّة المؤمن خيرٌ من عمله، و نيّة الكافر شرمن عمله، و كلّ عاملٍ يعمل على نيّته؛(9) نيت مؤمن بهتر از عمل نيك او است، و نيت كافر بدتر از عمل ناشايسته او است.»
مطابق اين سخن نيت در جايگاه بسيار رفيعى قرار دارد، و به طور كلى سعادت و پيروزى، و به عكس بدبختى و تيره روزى انسان به طور مستقيم بستگى به ساختار نيت او دارد،
و اعمال معلول و مولود نيتها هستند، بنابراين براى پاك سازى و به سازى و پيمودن مدارج تكامل، بايد به سراغ نيت رفت، و اين منبع را سالم سازى و خالص و پاك نمود،
چرا كه اگر سرچشمه خراب باشد، تراويدههاى آن نيز خراب خواهد بود.
پاسخ به يك سؤال
در اينجا اين سؤال مطرح مىشود كه راز اين مطلب چيست كه نيت تا آنجا اهميت دارد كه نيت كافر بدتر از عمل او است، و نيت مؤمن برتر از عملش مىباشد،
و از اين بالاتر امام صادق(ع) فرمود: بندهاى در روز نيت مىكند كه وقتى شب فرا رسيد، نماز شب بخواند، ولى شب بر اثر چيره شدن خواب، موفق به نماز شب نمىشود،
خداوند نماز شب را در نامه عمل چنين شخصى قرار مىدهد، نفس چنين كسى تسبيح است و خواب او صدقه است.»(10)
پاسخ اين سؤال اين است كه نيت خوب حاكى از آن است كه كانون وجود نيت كننده، سرشار از معنويت است كه از آن به حالت ملكوتى و يا وجدان اخلاقى تعبير مىشود،
روشن است كه چنين كانونى نورانى منشأ بركات و كارهاى نيك بسيار خواهد شد، و به عكس نيت بد بيانگر حالت بد و كانونى تيره است، و باعث بروز زشتىها خواهد شد،
چنان كه گفتهاند از كوزه برون همان تراود كه در او است. بنابراين كانون خوب، بهتر از چند كار خوبى است كه از كانون خوب نشأت نگرفته است،
و كانون بد، بدتر از چند كار بد است. هدف پيامبران و كتابهاى آسمانى سالم سازى قلب است، يعنى ايجاد كانون و حالت خالص و پاك در روح و روان انسان،
كه عامل نيكىها و ارزشها است.
و نيت نيك نيز حاكى از سلامتى چنين كانون است، چنان كه اميرمؤمنان على(ع) فرمود:
«حسن النيّة من سلامة الطّويّة؛ حسن و زيبايى نيت، دليل پاكى روح و روان است.»
بر همين اساس اعمال انسان بر پايه چگونگى نيت او سنجيده و ارزيابى مىشود وانگهى كار نيكى كه از كانون خالص و پاك برخيزد قطعاً برتر از كار نيكى است
كه بطور تصادف و بدون انگيزه رخ دهد، چرا كه انگيزه چون روحى است كه در كالبد بىجانى مىدمد، و آن را هدفمند نموده و نشاط و شادابى مىبخشد.
چنان كه دو نوع شكر هر دو شكر نام دارد و شيرين است اما اين كجا و آن كجا.
پىنوشتها:
8. كنزالعمال، حديث 7258.
9. اصول كافى، ج 2، ص 84.
10. بحار، ج 70، ص 206.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج)
آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج) ؛ نيّت پاك و تصميم خالص و راستين
نيت خالص و نيت آلوده
آنچه كه در دعاى امام عصر(عج) مطرح است، صداقت در نيت است،
يعنى درستى نيت، و صحت آن از هرگونه انحرافات و آلودگىها، يعنى خالص بودن و شفافيت آن. اسلام براى سالم سازى نيت، دستورهاى بسيار دارد،
از جمله اين كه مىفرمايد: همه عبادات بايد با نيت قربةً الى اللّه باشد، يعنى خالص براى خدا، و گرنه آن عبادت باطل است.
همين دستور عمومى در گستره عظيم عبادات بسيار، و هر روزه، نقش بسزايى در پاك سازى نيت دارد،
و بيانگر آن است كه مسأله پرورش نيت، و شفاف سازى آن در رأس دستورهاى الهى است، كه اگر آن نباشد، انسان در مردابهاى شرك و ضلالت غوطهور خواهد شد.
به عبارت روشنتر - چنان كه اشاره شد - سالم سازى نيت، به معنى پاك سازى قلب و روح، و ايجاد حالت خاص نفسانى پاك و سازنده است كه موجب نورانيت در كارها خواهد شد،
و اين كار يك نوع ريشهيابى و زمينه سازى عميق براى رفع و دفع موانع است تا صراط مستقيم هدايت، صاف گردد،
و دست اندازها از بين برود، تا انسان بتواند با پشتوانه نيت پاك و قوى، با قاطعيت و به راحتى در راه راست گام بردارد.
ولى اگر نيت و منبع، آلوده و ناصاف باشد، قطعاً با آثار منفى خود، انسان را از حركت در صراط مستقيم باز مىدارد، و به بيراههها مىكشاند،
چرا كه چنين انسانى داراى پشتوانه قوى و نيرومند نيست، تا بتواند در پناه آن، صاف و راحت حركت كند.
قرآن مسأله خلوص، و ضد آن ريا را با مثالهاى بسيار جالب و گويا مشخص نموده و مىفرمايد:
[HIGHLIGHT=#e5b9b7]«كار كسانى كه امور خود را براى خشنودى خدا و تثبيت ملكات(خالص انسانى) در روح خود، انفاق مىكنند همانند باغى است كه در نقطه بلندى باشد، و بارانهاى درشت به آن برسد، و ميوه خود را دوچندان دهد.»(11)
و در مورد ديگر مىفرمايد:
[HIGHLIGHT=#e5b9b7]«آنان كه اموال خود را خالص براى خدا انفاق مىكنند همانند بذرى هستند كه هفت خوشه بروياند، كه در هر خوشه يكصد دانه باشد.»(12)
ولى در مورد اثر شوم فكر و عمل ناخالص و ريا آلود مىفرمايد:
[HIGHLIGHT=#e5b9b7]«كار چنين كسى همچون قطعه سنگى است كه بر آن (قشر نازكى از) خاك باشد (و بذرهايى در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد و همه خاكها و بذرها را بشويد و آن را صاف كند، و خالى از خاك و بذر رها نمايد.»(13)
اين مثالها نشان دهنده فوايد و آثار درخشان و سازنده و فزاينده اخلاص است و نيز بيانگر نتيجه شوم و ويرانگر ريا و ناخالصى فكر و عمل مىباشد،
و به روشنى بيان مىكند كه سالم سازى نيت تا چه اندازه مفيد و سازنده و درخشنده است، و به عكس نيت ناسالم و آلوده تا چه اندازه ويرانگر و خانمان برانداز و انحراف آفرين است.
در قرآن مطالب ديگرى نيز در رابطه با اخلاص و ضد آن آمده از جمله اين كه اخلاص باعث دورى نفوذ شيطان شده، و انسان را از اغوائات او حفظ مىكند،
و به عكس، ريا كارى و آلودگى فكر و نيت، موجب تسلط شيطان، و افتادن در دام او شده كه سرانجام آن آتش دوزخ و قهر و عذاب الهى است، چنان كه قرآن از زبان شيطان نقل مىكند كه به خدا گفت:
«فبعزّتك لاغوينّهم اجمعين - الّا عبادك منهم المخلصين؛(14) به عزّتت سوگند همه انسانها را گمراه خواهم كرد - مگر بندگان خالص تو از ميان آنها.»
توضيح بيشتر در تبيين اخلاص و ريا اين كه به عنوان مثال يك اسكناس صحيح هزار تومانى با يك اسكناس قلابى همشكل آن را در نظر بگيريد،
اولى هزارتومان ارزش دارد، ولى دومى بى ارزش است، نيت خالص و صادقانه همچون اسكناس اولى است،
ولى نيت آلوده و ناسالم همانند اسكناس قلابى، فاقد هرگونه ارزش است، نه تنها هيچ گونه خاصيت مثبت ندارد، بلكه موجب آلودگى محيط و هرج و مرج و بى انضباطى خواهد شد.
پىنوشتها:
11. سوره بقره، آيه 265.
12. همان، آيه 261.
13. همان، آيه 264.
14. سوره ص ، آيه 82 و 83.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج)
آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج) ؛ نيّت پاك و تصميم خالص و راستين
چند نمونه از نتايج نيتهاى گوناگون
براى اين كه بيشتر به نقش نيت در چگونكى كارها پى ببريم، و نقش عميق و مستقيم نيتها را در شكلگيرى مختلف اعمال بدانيم،
و ميزان اثرگذارى نيات را در راه كارها و روى كردها بشناسيم، نظر شما را به نمونههاى زير از پيامبر (ص) و امامان(ع) و پيشوايان جلب مىكنيم:
- در جنگ احد يكى از مسلمانان به نام قزمان، بسيار شجاعانه با دشمن مىجنگيد، به طورى كه شش يا هفت نفر از دشمن را به خاك هلاكت افكند،
و بدنش پر از زخم شد، اصحاب به طور مكرر به پيامبر(ص) گزارش مىدادند كه قزمان دلاورانه مىجنگد، چندبار مجروح شده و...
ولى پيامبر(ص) به جاى تمجيد از او مىفرمود: «انّه من اهل النّار؛ او اهل دوزخ است.» سرانجام شخصى به رسول خدا(ص) عرض كرد:
قزمان به شهادت رسيد (او خيال كرد قزمان بر اثر شدت جراحات شهيد شده، از اين رو به پيامبر(ص) چنين خبر داد) پيامبر(ص) فرمود:
«خداوند آنچه را بخواهد انجام مىدهد.» يعنى همان گونه كه گفتم خداوند او را داخل دورخ مىكند.
اين موضوع براى آنان كه مىشنيدند شگفت آور بود، كه چرا رزمنده قهرمانى اين گونه سرزنش شده و به عنوان اهل جهنم معرفى مىشود؟
اما طولى نكشيد كه معمّا حل شد، قزمان بر اثر جراحات جنگى در خانه خود بسترى شد، مسلمانان به عيادت او مىآمدند و او را به بهشت مژده مىدادند،
روزى او به مسلمانان گفت: «براى چه مرا مژده مىدهيد، سوگند به خدا من به نيت نگهبانى از خويشانم با دشمن جنگيدم، و اگر اين انگيزه نبود،
هرگز نمىجنگيدم، اينجا بود كه راز جهنمى بودن او از زبان پيامبر(ص) آشكار شد، چرا كه نيت او براى خدا نبود، بلكه يك نوع ملى گرايى انگيزه
او براى جنگ بوده است. عجيب اين كه طولى نكشيد كه او بر اثر بى تابى خودكشى كرد.»(15)
و اين نيز نتيجه ديگرى از نيت ناسالم او بود، كه عاقبت او را تباهتر ساخت.
- در يكى از برخوردهاى نظامى، پيامبر(ص) جمعى را به فرماندهى حضرت على(ع) عازم جبهه كرد، يكى از رزمندگان به برادرش گفت:
«با ما بيا و در اين نبرد شركت كنيم، شايد غلامى يا چهارپايى نصيب ما گردد.» اين مطلب به رسول خدا(ص) گزارش شد، پيامبر(ص) فرمود:
«چگونگى اعمال انسان بستگى به نيتها دارد، و هر كسى نتيجه نيت خود را مىگيرد، كسى كه تنها براى خشنودى خداوند با دشمن جنگ كند،
پاداش او در پيشگاه خداوند است ولى اگر براى امور مادى بجنگد، و با نيت تحصيل چهارپا يا قطعه زمينى كند، تنها همين امور نصيب او مىشود،
و ديگر پاداشى در پيشگاه خداوند نخواهد داشت.»(16)
- در عصر رسول خدا(ص) در يكى از جنگها، بين رزمندگان اسلام با سپاه كفر درگيرى شديدى به وجود آمد، در اين ميان،
چشم يكى از رزمندگان اسلام به كافرى افتاد كه سوار بر الاغ چابك سفيد رنگ شده بود، چهره زيباى الاغ، چشم آن رزمنده را خيره كرد،
او با اين نيت كه صاحب آن الاغ شود به طرف صاحب الاغ رفت و با او درگير شد، ولى ناكام شده و به هلاكت رسيد، مسلمين به نيت آلوده او پى بردند
و او را با عنوان شهيد الحمار (شهيد راه الاغ) خوانده، و جنگ ناخالص او را محكوم كردند.(17)
4- عصر رسول خدا(ص) بود، يكى از مسلمانان با كمال شكوه و نشاط از كنار اصحاب عبور كرد، اصحاب به پيامبر(ص) عرض كردند:
«اگر اين گونه حركت براى خدا باشد چقدر شايسته است؟» پيامبر(ص) فرمود: اگر او با اين حركت، براى تأمين هزينه زندگى كودكانش مىرود،
يا براى يارى رسانى به پدر و مادر پيرش تلاش مىكند، و يا براى حفظ آبرو و شخصيت خود سعى مىنمايد، براى خدا و در راه خدا است و شايسته است،
ولى اگر نيت و تلاشش رياكارى و فخر فروشى است، براى شيطان و در راه شيطان است و بيراهه مىرود.(18)
پىنوشتها:
15. اعلام الورى، ص 94، بحارالانوار، ج 20، ص 98 (به طور اقتباس).
16. بحارالانوار، ج 76، ص 212.
17. استعاذه از: شهيد آيت اللّه دستغيب، ص 45.
18. الترغيب، ج 3، ص 63 ؛ ميزان الحكمة، ج 10، ص 278.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج)
آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج) ؛ نيّت پاك و تصميم خالص و راستين
چند نمونه از نتايج نيتهاى گوناگون
5 - انس بن مالك مىگويد: در ماجراى جنگ تبوك( كه در سال نهم هجرت براى مقابله با روميان انجام شد) پيامبر(ص) در اين جنگ شركت كرد
و همراه سپاه هنگام بازگشت فرمود: «عدهاى از مسلمين در مدينه ماندند، و همراه ما در اين سفر طولانى، دشت و دره و كوه و فراز و نشيبى را نپيمودند
و زحمت مسير راه را طى نكردند در عين حال با ما بودند.» از آن حضرت سؤال شد: آنها با اينكه شركت ننمودند چرا با ما هستند؟ فرمود:
«آنها عذر داشتند ولى نيتشان با ما بود.»(19)
6- حبّه عرنى روايت مىكند: «حضرت على (ع) در كوفه مجموعهاى از بيت المال جنگ بصره را به شكلهاى پانصد درهم و پانصد درهم قسمت كرد و بين افراد تقسيم نمود،
يكى از حاضران به محضر على(ع) رسيد و عرض كرد: «من گرچه در جنگ نبودم و همراه شما حركت نكردم، ولى قلب و فكرم با شما بود.»
(و نيتم اين بود كه همراه شما باشم و شما را يارى كنم) حضرت على(ع) نصيب خودش را به او داد، و براى خود چيزى از بيت المال برنداشت،
مجموع بيت المال دوازده هزار درهم بود، و مجموع رزمندگان ششهزار نفر بودند، گويى على از نخست مقدار پول و تعداد جمعيت را مىدانست.(20)
7- پس از جنگ جمل، يكى از ياران امام على(ع) كه در جنگ شركت داشت به محضر على(ع) رسيد و گفت:
«چقدر شايسته بود كه برادرم نيز در اين نبرد شركت مىكرد، و پيروزى شما را مىديد، و به پاداش شركت در اين نبرد نايل مىشد؟»
حضرت على(ع) به او فرمود: آيا نيت و فكر برادرت با ما بود؟ او عرض كرد: آرى. امام (ع) فرمود:
«فقد شهدنا؛ بنابراين او نيز در اين نبرد با ما بود و شركت داشته است.»
سپس فرمود: «حتى آنان كه در صلب پدران و مادرانشان هستند، و در فكر و نيت با ما در مورد اين جنگ هم عقيده باشند با ما هستند.»(21)
8 - روايت شده جابربن عبداللّه انصارى وقتى كه به عنوان اولين زائر مرقد امام حسين(ع) همراه عطيه عوفى كنار مرقد آمد، و مشغول زيارت شد،
در زيارت خود جمله هايى گفت، از جمله عرض كرد:
«والّذى بعث محمّداً(ص) بالحقّ نبيّاً لقد شاركنا كم فى ما دخلتم فيه؛ سوگند به خداوندى كه محمد(ص) را به حق مبعوث به نبوت كرد ما در امور شما كه در آن وارد شديد شركت داريم.»
در اين هنگام عطيه از جابر پرسيد: «ماچگونه در جهاد و پيكار با شهيدان كربلا شركت داريم، با اين كه در فراز و نشيبها همراه آنها نبوديم، و شمشير نكشيديم،
ولى اين شهيدان جانبازى كردند، به گونهاى كه سرهايشان از بدنشان جدا شد و فرزندانشان يتيم شدند و زنانشان بيوه گشتند.»
جابر در پاسخ گفت: من از شخص رسول خدا(ص) شنيدم فرمود: كسى كه قومى را دوست بدارد با آنها محشور مىشود،
و هر كس عمل قومى را دوست بدارد با آنها شريك مىباشد، سوگند به خداوند كه محمد(ص) را به حق به پيامبرى فرستاد:
انّ نيّتى و نيّة اصحابى على ما مضى عليه الحسين و اصحابه؛ نيت من و نيّت اصحاب من همان است كه امام حسين(ع) و اصحابش به آن راه رفتند و به شهادت رسيدند.(22)
در اين راستا روايات بسيار است كه حكايت از آن دارد كه نيت پاك و فكر سالم با آرمان مقدس، صاحبش را در آن آرمان شريك مىكند.
و در پايان اين مقال لازم به ذكر است كه هرگاه مسأله معكوس شد، يعنى نيت انسان اين بود كه در كار حرامى شركت نمايد و آن را انجام دهد،
ولى آن را انجام نداد، خداوند از روى تفضّل، نسبت به او اغماض كرده و او را مجازات نخواهد كرد، مگر اين كه به مرحله رضايت و تأييد كار بد برسد
كه در اين صورت به عنوان شريك جرم مؤاخذه مىشود، چنان كه در زيارتنامه امام حسين(ع) حتى آن كسانى كه راضى به ظلمى كه بر آن حضرت وارد شد بشوند،
مشمول لعن خواهند بود، آنجا كه مىخوانيم:
«و لعن اللّه امّة سمعت بذلك فرضيت به ؛ و خدا لعنت كند كسى را كه ماجراى ظلم به امام حسين(ع) و اصحابش در كربلا را شنيد، و به آن راضى شد.»(23)
پىنوشتها:
19. كنزالعمال، حديث 7261 ؛ ميزان الحكمة، ج 10، ص 279.
20. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 250.
21. نهج البلاغه، خطبه 12.
22. بشارة المصطفى، محمد بن ابوالقاسم طبرى، از علماى قرن پنجم، ص 89، مقتل الحسين مقرّم، ص 456.
23. مفاتيح الجنان، زيارت وارث.
منبع: پاسدار اسلام ـ ش 288 - آذر 84
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج)
آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج) ؛ دورى و پرهيز از گناه
در سومين فراز از دعاى امام عصر(عج) سخن از دورى از گناه و ترك آن آمده آنجا كه مىخوانيم:
«توفيق الطّاعة و بعد المعصية؛ خدايا توفيق اطاعت و دورى از گناه را به من عنايت فرما.»
واژه دورى از گناه همان تقوا و پرهيزكارى و مراقبت در ترك هرگونه گناه و نافرمانى خدا است.
مسأله دورى از گناه از عوامل مهم ريشهاى و كليدى براى هدايت و رهروى در راه كمالات است، چرا كه گناه يك آسيب و آفت خطرناك و سرنوشت برانداز
براى هلاكت و گمراهى و سقوط در درّه هولناك عذاب الهى است. براى روشن شدن اين مطلب، نظر شما را به چند مثال جلب مىكنم:
1- انسانى كه از نظر جسمى بيمار مىشود، نزد طبيب براى معالجه مىرود، طبيب به طور كلى در بازگرداندن سلامتى به بيمار، دو برنامه دارد:
1- برنامه بهداشت و پيشگيرى
2- برنامه درمان و به عبارت ديگر پزشك در علاج خود داراى دو دستور منفى و مثبت است،
در مورد برنامه منفى مىگويد: بايد از اين چند موضوع پرهيز كنى، و اگر قبلاً نيز پرهيز مىكردى گرفتار بيمارى نمىشدى، و در برنامه مثبت مىگويد:
از اين چند مورد دارو (از قرص، و شربت و آمپول و...) بايد استفاده كنى، و طبق دستور تنظيم شده رفتار نمايى، تا درمانيابى. در اين برنامه، قطعاً
مسأله پيشگيرى و پرهيز مهمتر و آسانتر و كم هزينهتر از برنامه مثبت و درمان (داروها) است، حتى ممكن است بيمار بر اثر ادامه پرهيز بى آنكه دارو مصرف كند،
سلامتى خود را بازيابد.
3- درختى را در نظر بگيريد،براى رشد و به ثمر رسيدن آن نياز به فراهم شدن عوامل كمال مانند: نور، حرارت، غذا(كود)، آب و هواى آزاد است،
با ايجاد اين عوامل به طور طبيعى و سريع رشد نموده و به رشد و كمال خود ادامه مىدهد. ولى آيا همين آمادگى كافى است، قطعاً نه، بلكه بايد از عوامل ضد
تكامل مانند آفتهاى مختلف گياهى نيز جلوگيرى و پيشگيرى شود، و گرنه آن آفتها تار و پود گياه را مىخورند، و آن را درهم مىشكنند و از درون متلاشى مىسازند.
در انسان نيز در رابطه با كمالات و رشد معنوى نياز به فراهم شدن عوامل تكامل مانند: علم،ايمان،عمل صالح و رابطه عرفانى و تنگاتنگ با خدا است.
ولى همين آمادگى كافى نيست، بلكه بايد از هرگونه عوامل ضد تكامل، يعنى آفتهاى گناه دورى كرد، و با سپر تقوا و دژ نيروى ملكوتى ضدگناه، از نفوذ هرگونه گناه
به طور قاطع جلوگيرى نمود.
وگرنه همان گناه همانند آفتهاى گياه در اين مثال، تار و پود معنويت انسان را مىخورد، و انسان را بىمحتوا و بى هويت نموده و در پرتگاه هلاكت و سقوط قرار مىدهد.
بر همين اساس مىبينيم در دعاى فوق، امام عصر(عج) به ما آموخته كه از گناه فاصله بگيريم و دورى كنيم، و اين تعبير از تعبير ترك گناه، رساتر و پرمعنىتر است،
چرا كه مسأله دورى از گناه دامنه وسيعتر و عميقتر دارد، و پيام آور آن است كه گناهان، و اقسام آنها و زمينهها و عوامل و آثار شوم آنها را بشناسيم،
خود را در مبارزه و ستيز با گناه به گونهاى بسازيم كه از آن متنفّر شده و فرار كنيم و فاصله قاطع بگيريم، چنان كه خداوند در قرآن مىفرمايد:
«ففرّوا الى اللّه انّى لكم منه نذيرٌ مبينٌ؛(1) پس (از هرگونه گناه و انحراف) به سوى خدا فرار كنيد، كه من از سوى او براى شما هشدار دهنده هستم.»
در قرآن در مورد بعضى از گناهان تعبيراتى مانند: اجتناب از گناه، نزديك نشدن به گناه شده كه بيانگر شدت مراقبت براى حفظ خود از گناه است، مثلاً مىفرمايد:
«واجتنبوا الطّاغوت؛(2) از طاغوت دورى كنيد.»
و يا مىفرمايد:
«ولاتقربوا الفواحش ماظهر منها و ما بطن؛ (3) به كارهاى زشت خواه آشكار و خواه پنهان نزديك نشويد.»
و يا مىفرمايد:
«ولاتقربوا مال اليتيم؛ به مال يتيم (براى حيف و ميل آن) نزديك نشويد.»
و يا مىفرمايد:
«ففروا الى اللّه؛(4) از گناهان به سوى خدا فرار كنيد.»
تعبير به فرار بيانگر آن است كه لحظهاى غفلت نكنيد، بلكه بى درنگ و سريع از گناه فاصله بگيريد.
پىنوشتها:
1. سوره ذاريات، آيه 50.
2. سوره نحل، آيه 36.
3. سوره انعام، آيه 151.
4. سوره اسراء، آيه 36، سوره ذاريات، آيه 50.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج)
آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج) ؛ دورى و پرهيز از گناه
اين تعبيرات يك نوع آژير خطر است، چرا كه انجام ندادن و نزديك نشدن، نشانگر دو نوع خطر است،
مثلاً در مورد نفت مىگوييم كبريت به آن نزنيد، ولى در مورد بنزين مىگوييم كبريت را نزديك آن نبريد كه فاجعه مىآفريند.
موضوع دورى از گناه (بعد المعصيه) بيانگر آن است كه عصيان و نافرمانى خدا چنان وسوسه انگيز است
كه نزديك شدن به پرتگاه آن ممكن است انسان را در پرتگاه خطرناك قرار دهد،
بنابراين بايد به عوامل زمينه ساز و سوق دهنده به سوى گناه مانند محيط فاسد و آلوده، و غذاى حرام و دوست نامناسب و...
كه لغزندگى شديدى براى سقوط در درّه گناه دارند دورى نمود. تا آنجا كه اميرمؤمنان على(ع) فرمود:
«من كان يؤمن باللّه و اليوم الآخر فلايقوم مكان ريبةٍ؛(5) كسى كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد، در مكانى كه موجب تهمت و شك او مىشود نمىايستد.»
و امام صادق(ع) فرمود: [HIGHLIGHT=#b8cce4]«انسانى كه به خدا و قيامت ايمان دارد در مجلسى كه امامى را سرزنش كنند، يا مؤمنى را عيبجويى نمايند نمىنشيند.»(6)
و نيز در رابطه با دورى از گناه، در گفتار بسيارى از پيامبر(ص) و امامان(ع) تعبير به هجرت و «ايّاك و ايّاكم» كه بيانگر شدت پرهيز و دورى از گناه است.
و نيز تعبير به «احذر و احذروا» شده كه به معنى هشدار و هراس شديد از گناه است، تا مبادا انسان با نزديك شدن به آن مبتلا گردد.
چنان كه با نگاه به گفتار امام على(ع) (كه در غررالحكم، جلد اول) آمده اين تعبيرات را به طور مكرر مىبينيم مثلاً مىفرمايد:
«ايّاك و النّميمة فانّها تزرع الضّغينة و تبعّد عن اللّه و النّاس؛(7) از سخن چينى، به شدت دورى كن، چرا كه باعث كينه توزى و دورى از خدا و خلق مىشود.»
يا مىفرمايد:
«احذر فحش القول و الكذب، فانّهما يزريان بالقائل؛ از زشت گويى و دروغ بترس و برحذر باش، چرا كه اين دو، گويندهاش را معيوب مىسازد.»
و امام باقر(ع) در ضمن گفتارى فرمود:
«والمهاجر من هجر السّيئات؛(8) مهاجر و فاصله گيرنده كسى است كه از گناهان فاصله بگيرد.»
اين تعبيرات و شبيه آنها حاكى از آن است كه خطر گناه، خطر بسيار شديد و ويران گر است، و انسان بايد با قاطعيت از آن فاصله بگيرد، وگرنه سيه بخت دو سرا خواهد شد.
جالب اين كه در سخنى از رسول خدا(ص) مسأله دورى و تنفّر و ترس از گناه چنين آمده كه آن حضرت در ميان پندهاى خود به ابوذر فرمود:
«انّ المؤمن ليرى ذنبه كانّه تحت صخرةٍ يخاف ان تقع عليه، و انّ الكافر ليرى ذنبه كانّه ذبابٌ مرّ على انفه؛(9) انسان با ايمان نسبت به گناه خود، به گونهاى برخورد مىكند
و مىترسد كه گويى در زير سنگ بسيار سنگينى در سختى قرار گرفته و هرلحظه ترس آن را دارد كه آن سنگ بر روى او بيفتد و او را به هلاكت برساند،
ولى كافر گناه را همچون مگسى مىپندارد كه از كنار بينيش عبور مىنمايد.»
نكته قابل توجه اين كه يكى از عوامل زمينه ساز براى انجام گناه، رضايت به آن است كه موجب سوق دادن نيت و عمل به سوى گناه مىشود،
اسلام براى دورى از گناه، رضايت به آن را نيز گناه شمرده، گرچه سالها از انجام گناهى گذشته باشد، در اين راستا رسول خدا(ص) فرمود:
[HIGHLIGHT=#b8cce4]«هرگاه گناهى پديد آيد، كسى كه در كنار گناه ناظر و حاضر است ولى از آن متنفّر مىباشد، مانند كسى است كه از آن غايب است، ولى كسى كه از گناه غايب است اما به انجام آن خشنود است، مانند كسى است كه در انجام آن حاضر و شريك مىباشد.»
(10) و در زيارتنامه امام حسين(ع) آمده:
«لعن اللّه امّة سمعت بذلك فرضيت به؛ خدا لعنت كند امّتى را كه ماجراى كربلا را شنيد و به ظلمهاى آن نسبت به امام حسين(ع) و يارانش راضى شد.»
پىنوشتها:
5. اصول كافى، ج 2، ص 378.
6. همان، ص 377.
7. غررالحكم، ج 1، ص 149.
8. همان، ص 143، اصول كافى، ج 2، ص 235.
9. بحارالانوار، ج 77، ص 79.
10. وسائل الشيعه، ج 11، ص 410.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج)
آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج) ؛ دورى و پرهيز از گناه
آخرين سخن در اين راستا اين كه در تحقيق و ريشهيابى چنين به دست مىآيد كه عامل اصلى براى سوق دادن انسانها به سوى گناه، شيطان است،
او است كه با القائات خود، روح انسان را به نفس امّاره تبديل مىكند، و نفس امّاره نيز انسان را به سوى گناهان مىكشاند، پس بايد با جهاد اكبر به جنگ شيطان رفت،
بهترين راه براى نبرد با شيطان، تحصيل فضايل است كه مىتوان به يارى فضايل كه لشگر نيرومند عقل هستند، لشگر شيطان را مغلوب كرد،
در اين راستا نظر شما را به اين سخن جالب پيامبر(ص) جلب مىكنيم، آن حضرت به ياران فرمود:
[HIGHLIGHT=#dbe5f1]
«آيا مىخواهيد شما را به چيزى خبر دهم كه اگر به آن عمل كنيد، شيطان از شما مانند دورى مغرب از مشرق دور مىگردد؟»
پاسخ دادند. آرى، فرمود:
[HIGHLIGHT=#dbe5f1]«روزه روى شيطان را سياه مىكند، صدقه كمرش را مىشكند، دوستى براى خدا و تقويت با عمل صالح، پشتيبانش را متلاشى مىنمايد، استغفار، شاهرگش را قطع مىكند.»(11)
نتيجه اين كه شيطان شكنى باعث دورى بسيار از گناه، و تنفّر شديد از معصيت خواهد شد.
اين مطالب بيانگر آن است كه بايد از ابعاد مختلف با گناه فاصله گرفت و از آن به شدت دورى نمود. و حتى فضاى ذهن را از هرگونه تمايل به آن پاك سازى كرد.
مسأله تخليه و تحليه و تجليه
نكته جالب ديگر در رابطه با ترك گناه، مسألهاى است كه علماى اخلاق براى پيمودن راه سير و سلوك عرفانى و اخلاقى بيان كردهاند كه خلاصهاش چنين است:
هرگاه مؤمن تصميم بر ترك گناه گرفت، روح و روانش را از آلودگى گناه خالى نموده و به مقام تخليه رسيده است.
سپس اگر روح و روان پاكش را با زيورهاى فضايل اخلاقى بيارايد به مقام تحليه و آراستگى رسيده، و اگر از اين مرحله نيز بالا رفت و دل و روح خود را آينه جمال الهى نمود،
عظمت خدا در او تجلّى مىكند، و او به مقام مظهريت مىرسد كه عالىترين درجه عرفان و اخلاق است. به اين ترتيب پايه نخست اين مقام عالى و ملكوتى، دورى از گناه است.
بر همين اساس وقتى كه پيامبر(ص) در آخرين جمعه ماه شعبان، در مسجد النّبى در مدينه خطبهاى در شأن ماه رمضان القاء فرمود،
و پاداش چند برابر اعمال نيك در اين ماه را گوشزد كرد، و حتى فرمود: «تلاوت يك آيه در اين ماه معادل تلاوت همه آيات قرآن پاداش دارد»
در قسمت پايانى خطبه، حضرت على(ع) پرسيد: «برترين عمل در اين ماه چيست؟» پيامبر(ص) در پاسخ فرمود:
«افضل الاعمال فى هذا الشّهر الورع عن محارم اللّه؛ برترين كارها در اين ماه، پرهيز و دورى از حرام و معصيت خدا است.»(12)
مقام تقوا و دورى از گناه در درجهاى است كه از نظر قرآن قبولى و كمال هرگونه عمل نيك بستگى به دورى از گناه دارد، وگرنه كارهاى نيك در كنار گناه، بى خاصيت خواهد شد،
و مانند علف هرزههايى است كه مانع رشد و به ثمر رسيدن گياهان مفيد و پرثمر مىشود، بايد آن علفها را وجين كرد تا آن گياهان مفيد به رشد و نمو كافى برسند.
آرى در آيه نهم مائده قرآن مىخوانيم:
«انّما يتقبّل اللّه من المتّقين؛ قطعاً خداوند كارهاى نيك را از افراد پاك و پرهيزكار از گناه مىپذيرد.»
و حتى قرآن براى كسى مفيد و راهنماى كامل است كه او تصميم بر تقوا و دورى از گناه گرفته باشد، چنان كه اين مطلب در آيه 2 سوره بقره تصريح شده است.
چرا كه دورى از گناه، بر كيفيّت كارهاى نيك مىافزايد، و آنچه كه موجب پاداشهاى عظيم است كيفيّت است نه كميت تنها.
نكته قابل توجه در مورد دورى از گناه اين كه بايد عوامل و ريشههاى گناه را شناخت و آنها را از محيط زندگى خود ريشه كن نمود،
و مىدانيم كه طغيان نفس موجب گناهان است، و اين طغيان بر اثر القائات شيطان ايجاد مىشود،
پس بايد شيطانشناسى، و عوامل و وسائل غلبه بر شيطان را مورد توجه جدى خود قرار دهيم، تا بتوانيم از گناه فاصله بگيريم،
بر همين اساس از امام صادق(ع) و او از پدرانش از رسول خدا(ص) روايت مىكند كه آن حضرت روزى به اصحاب خود فرمود:
«آيا مىخواهيد شما را به چيزى خبر دهم كه شما را همانند دورى مغرب از مشرق، از شيطان دور سازد؟»
ياران گفتند: آرى. فرمود: «روزه گرفتن روى شيطان را سياه مىكند، و صدقه كمر شيطان را مىشكند، و دوستى براى خدا،
و استمداد از عمل صالح، پشت و پشتوانه شيطان را قطع مىكند، و استغفار شاهرگ شيطان را مىبرد، و براى هر چيزى زكاة و عامل پاك سازى است،
پاك سازى بدن، روزه است.»(13)
پىنوشتها:
11. فروع كافى، ج 4، ص 62.
12. عيون اخبار الرّضا، ج 1، ص 295.
13. فروع كافى، ج 4، ص 62.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج)
آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج) ؛ دورى و پرهيز از گناه
قرآن و مسأله دورى از گناه
در قرآن بسيار از تقوا و دورى از گناه، سخن به ميان آمده، و گاهى با بيان مجازات سخت مجرمان و اهل گناه،
و زمانى با بيان آثار درخشان دورى از گناه، با تعبيرهاى گوناگون كه به بعضى از آنها قبلاً اشاره شد انسانها را به سوى تنفّر از گناه فراخوانده است،
از جمله در سوره شمس نود و يكمين سوره قرآن، يازده سوگند ياد نموده براى اين مطلب كه:
«قد افلح من زكّاها - و قد خاب من دسّاها؛(14) كه قطعاً هر كس روح و روانش را با دورى از گناه، پاك نموده رستگار شده است، و آن كس كه روح و روانش را با گناه آلوده نموده، نوميد و محروم و تيره بخت گشته است.»
قابل توجه اين كه واژه معصيت كه در دعاى مورد بحث آمده(و بعد المعصية) در اصل به معنى عصيان و سرپيچى و خروج از فرمان خدا است كه انسان را از
مرز بندگى خدا خارج مىسازد، و تحت سيطره شيطان قرار داده و عامل گناهان مىشود، اين واژه با تعبيرات گوناگون 33 بار در قرآن آمده است.
از جمله مىفرمايد:
«و من يعص اللّه و رسوله فقد ضلّ ضلالاً مبيناً؛(15) و هر كس نافرمانى خدا و رسولش كند، دچار گمراهى آشكارى شده است.»
و در مورد ديگر مىفرمايد:
«و من يعض اللّه و رسوله فانّ له نار جهنّم خالدين فيها؛(16) و هر كس نافرمانى خدا و رسولش كند، آتش دوزخ از آن او است و جاودانه در آن مىماند.»
و در مورد كيفر در بدرى و ذلّت و خوارى يهوديان مىفرمايد:
«ذلك بما عصوا و كانو يعتدون؛(17) اين كيفرهاى شديد براى يهوديان از آن جهت است كه معصيت خدا نموده و به حدود قوانين الهى تجاوز نمودند.»
اين تعبيرات بيانگر آن است كه قرآن با هشدارهاى مكرر، پيروان خود را به دورى از گناه و پرهيز از سرپيچى از فرمان خدا، و نجات از بازتاب شوم و
سخت گناه فرا مىخواند، و گناه را آفت ويرانگر و عامل بلاها و عذابهاى دنيا و آخرت مىداند.
پرهيز از كوچك شمردن گناه
يكى از عواملى كه انسان را به سوى گناه سوق مىدهد، كوچك شمردن گناه است، و گاهى با تقسيم گناه به صغيره و كبيره، بعضى را فريب مىدهد
كه پس ارتكاب گناهان صغيره چندان مهم نيست، غافل از آن كه گناه به معنى فرمان خدا را زير پا گذاشتن و فرمان شيطان را روى چشم نهادن است،
و چنين كارى بسيار بزرگ و خطرناك است، و مسأله صغيره و كبيره امرى نسبى است، يعنى بعضى از گناهان نسبت به بعضى ديگر كوچكترند،
و گرنه هر گناهى ذاتاً بزرگ و خطير است و حتماً بايد از آن دورى جست. وانگهى كوچك شمردن گناه موجب تبديل آن به گناه بزرگ مىشود.
چرا كه به عنوان مثال اگر كسى سنگى به سوى ما پرتاب كرد، ولى بعداً پشيمان شد و عذرخواهى كرد، شايسته است كه او را ببخشيم،
ولى اگر سنگ ريزهاى به ما بزند، و در مقابل اعتراض بگويد اين كه چيزى نيست، بى خيالش. او را نمىبخشيم، زيرا اين كار از روح استكبارى او پرده بر مىدارد،
و بيانگر آن است كه او گناهش را كوچك مىشمرد، از اين رو اميرمؤمنان على(ع) فرمود: «اشدّ الذّنوب ما استهان به صاحبه؛(18)
بدترين گناهان آن است كه صاحبش آن را كوچك و سبك بشمرد.» و امام سجاد(ع) از خطرناك بودن كوچك شمردن گناه به خدا پناه مىبرد، و در ضمن دعا عرض مىكند:
«اللّهم اعوذ بك...من الاصرار على المأثم و استصغار المعصية؛(19)
پروردگارا! به تو پناه مىبرم از اصرار بر گناهان، و كوچك شمردن گناه.»
پىنوشتها:
14. سوره شمس، آيه 9 - 10.
15. سوره احزاب، آيه 36.
16. سوره جن، آيه 23.
17. سوره بقره، آيه 61.
18. نهج البلاغه، حكمت 348.
19. صحيفه سجاديه، دعاى هشتم.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج)
آموزههاى اخلاقى در دعاى حضرت مهدى (عج) ؛ دورى و پرهيز از گناه
و به طور كلى از گفتار پيامبر(ص) و امامان(ع) فهميده مىشود كه گناهان صغيره در چندين مورد به گناه بزرگ تبديل مىگردد، مانند:
1- اصرار بر صغيره
2- كوچك شمردن گناه.
3- اظهار خوشحالى هنگام گناه
4- گناه از روى طغيان 5
- مغرور شدن به مهلت الهى هنگام گناه
6- تظاهر به گناه
7 - گناه افراد با شخصيّت
8 - عزم بر تكرار گناه صغيره
9- رضايت به گناه ديگران.
و بايد توجه داشت كه همين گناهانى كه ما آنها را كوچك مىپنداريم، انباشته شدن آنها مىتواند بزرگترين خطرها را بيافريند،
مانند آن كه قطرههايى از بنزين را در ظرفى جمع كنيم و آن را با خود حمل نماييم، كه جرقّهاى كافى است تا فاجعهاى ايجاد كند،
براى تجسّم اين مطلب، امام صادق(ع) از مثال عملى پيامبر(ص) بهره گرفت، فرمود: روزى پيامبر(ص) با همراهان خود در سرزمين بىآب و علفى فرود آمد،
در آنجا به آنها فرمود: «برويد هيزم جمع آورى كنيد، تا با آن آتش روشن كنيم و غذا بپزيم.»
ياران عرض كردند: اينجا سرزمين خشكى است و هيچگونه هيزم در آن نيست، پيامبر(ص) فرمود: برويد هر مقدار كه مىتوانيد جمع كنيد.
آنها رفتند و هر كدام مختصرى هيزم يافته و آوردند و روى هم ريختند، و هيزم زيادى انباشته شد، پيامبر(ص) با نگاه به آن هيزم به همراهان فرمود:
«هكذا تجتمع الذّنوب؛ گناهان اين گونه روى هم انباشته مىگردند.»
آنگاه فرمود:
«ايّاكم و المحقّرات من الذّنوب...؛(20) از گناهان حقير و ريز بپرهيزيد كه همه آنها ثبت و جمع مىگردد...»
امام كاظم(ع) در ضمن گفتارى فرمود:
«لاتستقلوا قليل الذّنوب، فانّ قليل الذّنوب تجتمع حتّى يكون كثيراً؛(21) گناهان كوچك و اندك را كم نشمريد، زيرا همانها انباشته شده و بسيار مىشوند.»
و امام حسن عسكرى (ع) فرمود:
[HIGHLIGHT=#dbe5f1]«از گناهان نابخشودنى اين است كه انسان بگويد: كاش مرا به غير از اين گناه مجازات نكند.»(22) چرا كه اين تعبير بيانگر كوچك شمردن گناه است.
مسأله حسابگرى و مراقبت
در اينجا توجه به دو نكته بسيار كارساز و روشنگر است، اول حسابگرى، دوم مراقبت، در مورد حسابگرى بايد توجه داشت كه همه ما از طرف خداوند
مأمور و مسؤول حسابرسى همه اعمال خود هستيم، گرچه بعضى از اعمال ما به اندازه خردل (ذرّهاى همانند دانه ريز خشخاش) باشد،
بر همين اساس قرآن از قول لقمان مىفرمايد:
«يا بنىّ انّها ان تك مثقال حبّةٍ من خردلٍ فتكون فى صخرةٍ او فى السّماوات او فى الارض يأت بها اللّه؛(23) اى پسرم! اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى(كار نيك يابد) باشد، و آن در دل سنگى يا در (گوشهاى از) آسمانها و زمين قرار گيرد، خداوند آن را در قيامت (براى حساب) مىآورد.»
و به نقل شيخ بهائى (ره) يكى از علماى برجسته به نام ثوبة بن الصمّه در بسيارى از اوقات شبانه روز، خود را حسابرسى مىكرد،
روزى حساب كرد كه از عمرش شصت سال گذشته، و دريافت كه 60 سال معادل 21500 روز است، گفت واى بر من كه اگر روزى يك گناه كرده باشم،
با خدا با 21500 گناه ملاقات مىكنم، چه جواب بدهم، اين را گفت و ناله سوزان كشيد و جان باخت.(24)
همه اين دستورات بيانگر دورى از گناه، و دورى از عوامل سوق دهنده به سوى گناه، و احساس خطر نسبت به گناه است كه به راستى اگر انسانها نسبت
به هرگونه گناه چنين احساسى داشته باشند، و با حساسيّت و احتياط و در عين حال با قاطعيت از كنار آن دور شوند، مىتوانند خود را از آثار شوم گناه بيمه كنند،
و با پاك زيستى، زمينههاى پيمودن مدارج كمالات را در پيش روى خود هموار سازند، و در پرتو اين فرهنگ سازى و ايجاد زمينه، به سوى قلّه كمال، گامهاى راسخ بردارند.
و با توجه به حساب رسى دقيق الهى در قيامت خود را كنترل كنند، تا بتوانند در قيامت با سرافرازى بگويند: «آن را كه حساب پاك است از محاسبه چه باك است.»
و در مورد مراقبت، بايد گفت از عوامل كليدى و بسيار مهم دورى از گناه است، مراقبت همان پاييدن و توجه كامل و هوشيارى براى گرفتار نشدن در دام گناه است كه اثر به سزايى در دستيابى به توفيق الهى براى دورى از گناه دارد، كه اميرمؤمنان على(ع) فرمود:
«رحم اللّه عبداً راقب ذنبه و خاف ربّه؛(25) خداوند رحمت كند بندهاى را كه مراقب گناه خود باشد و از خدا بترسد.»
جالب توجه اين كه: علّامه طباطبايى(ره) صاحب تفسير الميزان هنگامى كه در لحظات آخر عمر قرار گرفت، يكى از شاگردانش آيت اللّه امينى در بالينش به سر مىبرد،
حال علّامه منقلب بود، شاگرد مىگويد مترصّد بودم كه يك فرصتى به دست آيد تا از علّامه درخواست موعظه كنم، آن فرصت به دست آمد، دهانم را نزديك گوشش بردم و
گفتم: «استاد! مرا موعظه كن.» علّامه با حالى ملكوتى كه آخرين سخن خود را بيان مىكرد، سه بار فرمود:
«مراقبت، مراقبت، مراقبت.» آرى مراقبت عامل مهم تصميمگيرى براى دورى از گناه است.
پىنوشتها:
20. اصول كافى، ج 2، ص 288.
21. همان، ص 287.
22. تحف العقول، ص 478.
23. سوره لقمان، آيه 16.
24. سفينة البحار، ج 1، ص 488 (واژه ذنب).
25. غررالحكم؛ ميزان الحكمه، ج 4، ص 166.
منبع: پاسدار اسلام ـ ش 290 - بهمن 84