قرآن و نقش مادر در تربيت جوانان‏

مدیران انجمن: قهرمان علقمه, شورای نظارت

ارسال پست
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: قرآن و نقش مادر در تربيت جوانان‏

پست توسط قهرمان علقمه »

 [COLOR=#7030a0] [COLOR=#7030a0]   [COLOR=#7030a0] تصویر         




بيان سخنان مادر مريم و آميخته ساختن گفته‏هاى او با سخنان خداوند در يك آيه و نقل نكردن سخنى از عمران، پدر مريم، نكته‏هايى دارد كه توجه به آنها نقش مادر مريم را بيش از پيش روشن مى‏سازد.

فرزندان حضرت آدم(ع)
جوان‏هاى ديگرى كه قرآن از آنان سخن به ميان آورده ولى نامى از آنان نبرده است، پسران حضرت آدم(ع) مى‏باشند. در اين مورد نقش عزم و اراده به طور كامل آشكار مى‏گردد و نشان مى‏دهد علاوه بر ژنتيك و محيط، عامل اصلى، اراده و عزم مى‏باشد.

آنان هر دو پسران آدم بودند و از لحاظ ژنتيك، محيط زندگى، لطف و عنايت مادر و ... در شرايطى متساوى قرار داشتند زيرا حضرت آدم(ع) بين فرزندانش فرق نمى‏گذاشت. از انسان‏هاى ديگرى كه به يكى كمك كنند ولى ديگرى را به انحراف بكشانند نيز خبرى نبود.

علم و تكنيك و حيله‏گرى و تقلب و زد و بندهاى سياسى كه در زمان ما موجود است، در آن زمان خبرى نبود به گونه‏اى كه قابيل پس از كشتن برادرش نمى‏دانست براى مخفى كردن جنايت خويش مى‏تواند برادر مقتول - هابيل - را زير خاك پنهان كند تا اينكه خداوند با فرستادن كلاغى كه زمين را مى‏شكافت، به او راه پنهان‏كارى را آموخت.(26)

در چنان جوّى هيچ عامل بيرونى و ژنتيكى وجود نداشت كه بين دو برادر جدايى افكند.

بنابراين، تنها اين تفاوت وجود دارد كه يكى، سليم‏النفس، بخشنده و خيرخواه بود و هنگام قربانى براى خدا موجود بهتر را آورد تا مقبول خداوند واقع شود، اما ديگرى، بخيل و ناسپاس بود، و براى قربانى به مقتضاى طبعش، شى‏ء پست و بى‏مقدار را آورد كه مورد قبول واقع نشد.

پس از قبول شدن قربانى هابيل از سوى خداوند، و رد شدن قربانى قابيل، حس حسادت نزد او رشد كرد و برادرش را تهديد به قتل كرد.(27)

هابيل پس از تهديد شدن، با چند جمله در صدد نصيحت و هدايت برادر، برآمد و با اعلام گذشت و دست دراز نكردن به برادر و تصميم بر سكوت خواست برادرش را از مسير انحرافى نجات دهد.

وى با بيان اينكه: اگر مرا بكُشى بار گناه انسان‏كشى به دوش تو خواهد افتاد، خواست او را از فرو رفتن در ورطه خطرناك برهاند ولى او به جاى دقت در نصايح برادر و درس‏آموزى از بزرگوارى و صداقت وى، زمينه را براى كشتن او آماده ديد و نفسش نيز وى را بر اين كار تحريك كرد و برادرش را به قتل رسانيد.(28)


نكته‏ها:

وقتى اراده و عزم فردى بر راه و روشى قرار گرفت، از تمامى عوامل و امكانات، در مسير خود استفاده مى‏كند، حتى امور و امكاناتى كه در نگاه نخست در غير اين مسير به كار بروند.

صالح و سِلْم بودن هابيل و گفتن جملاتى نظير اينكه «من دست روى تو بلند نمى‏كنم»، «از خداوند، پروردگار جهانيان مى‏ترسم» و ... اقتضا دارد دل هر سنگدلى را نرم كند و از خشونت باز دارد ولى اين جملات، قابيل را تشويق كرد از آرامش برادر، سوء استفاده كند و او را به قتل برساند.


نتيجه‏

در اين مقاله در تلاش بوديم با توجه به عناصر ثابت، نقش عناصر متغيّر را روشن سازيم.

از جمله عناصر ثابت، نقش ژنتيكى و تربيتى خوب انبيا بر فرزندان‏شان بود و ديگرى نقش بد محيط اجتماعى كه فرزندان انبيا در آنجا رشد كردند.

اما موردى كه متغيّر بود، يكى وضعيت مادران بود و ديگرى قدرت عزم و اراده افراد.

در اين مجموعه با توجه به داستان‏هاى مطرح‏شده در قرآن، معلوم گشت نقش مادر آنقدر مهم است كه در بين فرزندان انبيا تنها يكى بر گمراهى اصرار ورزيد و به هيچ نحو نخواست راه صلاح را بپيمايد و او كسى بود كه مادرش - همسر نوح - در انحراف به سر مى‏برد اما بقيه فرزندان انبيا، افراد خوب و از سِلك پيامبران الهى بودند يا اگر همچون فرزندان يعقوب اشتباه كردند، سرانجام توبه نمودند و از صالحان گشتند.

به اميد اينكه جوانان قدر مادران خود را بيش از پيش بدانند و آنان را يارى نمايند و مادران نيز مسئوليت پرورش فرزند را مهم‏ترين مسئله بدانند و هيچ چيز ديگر را بر آن ترجيح ندهند و بانوان بايد بدانند پرورش فرزند صالح، بااهميت‏تر از كارهاى اجرايى و اقتصادى مى‏باشد.

متأسفانه امروزه تربيت و حضانت بچه، كم‏اهميت و بى‏مقدار جلوه مى‏كند و منشى دكتر، و تايپيست اداره‏شدن و ... مقام بلند جلوه مى‏كند.


آنگاه آنان كه بايد بزرگ‏ترين افتخارات را بيافرينند و بهترين جوان‏ها را تربيت كنند، به كارهاى كم‏ارزش كشيده مى‏شوند و آنان كه بايد كار كنند، به اعتياد، جيب‏برى، كيف‏قاپى و ... روى مى‏آورند!

و برخى كارفرمايان خوشحالند كه خانم‏ها را استخدام مى‏كنند كه با حقوق كمتر كار مى‏كنند، از نظم بهترى برخوردارند، تخلف نمى‏كنند و بالاخره سود بيشترى نصيب كارفرما مى‏كنند.



________________________________________
پى‏نوشت‏ها:

26) سوره مائده، آيه 31.
27) همان، آيه 27.
28) همان، آيات 27، 28، 29 و 30.
ماهنامه پيام زن ـ شماره 137ـ مرداد 1382
ارسال پست

بازگشت به “جوانان”