زندگي خانوادگي در اسلام
مدیران انجمن: قهرمان علقمه, شورای نظارت
-
- پست: 1139
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۸, ۹:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 458 بار
- سپاسهای دریافتی: 1612 بار
زندگي خانوادگي در اسلام
زندگي خانوادگي در اسلام
در زمانهاي كه ارزشها به سوي وارونه شدن پيش ميروند زندگي خانوادگي نيز بعنوان قلب تپنده جامعه همچون ديگر سنتها مورد هجوم واقع شده است.
در حدود ده سال قبل هنگامي كه در غرب زندگيهاي گروهي، فرزندان و روابط جنسي مشترك براق مشعل داران جوان مدرنيسم به مد روز تبديل شده بود، بسياري بيم آن را داشتند كه اين به معناي پايان زندگي خانوادگي باشد اما خوشبختانه اينگونه نشد .
اكثريت غالب زنان جوان همچنان مشتاق بودند حلقه ازدواج بر انگشت زندگي در مكاني آرام و پرورش فرزندانشان در خانهاي امن و راحت، هستند.
همچنان كه مردان جوان ترجيح ميدهند يك خانم را بعنوان همسر خود معرفي كنند نه بعنوان يك دوست. نه سوسياليسم و نه هيچ «ايسم» ديگري نتوانست آنچه را كه از زمانهاي ديرين در فطرت انسان كاشته شده بود ريشه كن كند.
حال كه حتي غرب نيز توانسته با موفقيت بر خطراتي كه خانواده و بخصوص زندگي زناشويي را تهديد ميكنند غلبه كند بنابراين اينگونه آفات هرگز قادر نخواهند بود در دنياي مسلمانان ريشه بدوانند. زيرا كه زندگي خانوادگي مسلمانان كه علاوه بر زن، شوهر و فرزندان، همه خويشاوندان را نيز در بر ميگيرد، آنچنان بر پايه سنتها و قانون مذهب استوار بنا نهاده شده كه هيچگاه به طور جدي مورد تهديد واقع نخواهد شد.
[FONT=Times New Roman]
كسي كه طعم زبان عسل نمي فهمد
توهرچه هم بخواني غزل ؛ نمي فهمد
حكايت نرود ميخ اهني درسنگ ؛
مخوان كه سنگ ضرب المثل نمي فهمد
حديث عاشقي به پايان نمي رسد اما...
دريغ ودرد كه اين را اجل نمي فهمد
-
- پست: 1139
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۸, ۹:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 458 بار
- سپاسهای دریافتی: 1612 بار
Re: زندگي خانوادگي در اسلام
منش اسلامي
ممكن است بگوييد قانون نميتواند سلامت و سعادت يك زندگي خانوادگي را تضمين كند.
است كه همه اينها به حسن نيت انسانها بستگي دارد و در فقدان اين حسن نيت، كاملترين قوانين نيز از حد يك سري عبارات مكتوب فراتر نخواهند رفت ؛ اما در اينجا نيز مانند ساير حيطههاي زندگي اسلامي، عامل تعيينكننده آن است كه اسلام تنها يك مذهب به معناي غربي كلمه نيست بلكه براي آنان كه به آن وفادارند حقيقتاً يك شيوه زندگي است. اسلام از يك سو تسليم كامل در برابر اراده الهي و از سوي ديگر پذيرش آگاهانه خلافت خدا بر روي زمين است.
تسليم اراده خداوند شدن در زندگي خانوادگي يعني پذيرش تمايلات ذاتي بشر و مطابق با آن زيستن، اعتماد دو طرفه، مهرباني، از خود گذشتگي و آرامش بخشيدن به ديگري، داشتن خويشاونداني كه خود بتوانند به آنها اعتماد كند و كسي كه حامي فرد باشد و يا مورد حمايت او قرار گيرد. آرزوي داشتن خانهاي امن و آرام، تمايل به داشتن آموزش و پرورش صحيح، احتياج به كمك در مواقع نياز و تبادل نيكيها و محبتها در مقاطع مختلف زندگي.
پذيرش آگاهانه خلافت خدا بر روي زمين نيز يعني يافتن بهترين اسباب ممكن در جهت انجام وظايف جانشيني به بهترين نحو. در اين زمينه هم زندگي خانوادگي مهمترين تعيينكننده اساس و اصول فعاليتهاي ماست.
خانوادگي خوب و سالم نگرش ما را به زندگي اصلاح كرده و در جهت نگاه به مسائل از زاويه صحيح به ما كمك ميكند سودمندترين آموزشها را نه تنها براي شغل آينده بلكه در جهت اداره خود زندگي در اختيارمان قرار ميدهد. وقتي بزرگتر ميشويم مأمني را به ما ميبخشد كه بتوانيم با خيالي آسوده در زندگي اجتماعي مشاركت كنيم و به هنگام پيري سرزندگي و نشاطي را كه ما در جواني به ديگران ميبخشيديم به خودمان بازميگرداند.
شايد اين مسائل براي كساني كه كاملاً مجذوب زندگي رايج در غرب امروزه شدهاند عجيب به نظر برسد. چرا كودكان را به مدارس شبانهروزي نسپاريم و تعليم و تربيت آنها را به مدرسه واگذار نكنيم و چرا مراقبت از نزديكان پير و نيازمند خانواده خودمان را دچار دردسر كنيم حال آنكه آنها بايد در برابر بيماريها و ساير مشكلات محافظت شوند و خانههايي براي سالمندان وجود دارد كه در آنها هيچ خطري متوجه آنها نخواهد بود. علاوه بر آن كارهاي بيشتر و مهمتري از مراقبت كودكان و پرستاري از اعضاي پير يا بيمار خانواده وجود دارد.
اما ممكن است باورنكردني به نظر برسد كه اين مسئوليتها در ميان مسلمانان، همچنان بر عهده اكثريت خانوادههاست و اين نتيجه دستورات و احكام اسلامي است كه نه تنها در جريان پيشرفتهاي صنعتي و فني منسوخ نشدهاند بلكه تا به امروز نيز توسط مسلمانان بسيار جدي گرفته ميشوند. و چرا اينگونه است؟
آن است كه مسلمانان صادقانه به مسئوليت پاسخگويي در قبال رفتارشان در اين دنيا بهنگام روز رستاخير ايمان دارند و از وظايفشان بعنوان جانشينان خدا بر روي زمين كاملاً آگاهند و از انجام وظايف ديني خود خشنودند بنابراين كسب خشنودي خداوند هدف اصلي وجودي آنهاست.
كسي كه طعم زبان عسل نمي فهمد
توهرچه هم بخواني غزل ؛ نمي فهمد
حكايت نرود ميخ اهني درسنگ ؛
مخوان كه سنگ ضرب المثل نمي فهمد
حديث عاشقي به پايان نمي رسد اما...
دريغ ودرد كه اين را اجل نمي فهمد
-
- پست: 1139
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۸, ۹:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 458 بار
- سپاسهای دریافتی: 1612 بار
Re: زندگي خانوادگي در اسلام
ساختار خانواده مسلمان
ساختار محكم و استوار زندگي خانوادگي اسلامي كه متكي بر چهار ركن زير است باعث استحكام اين ارزشها شده و موجب ميشود بيش از عادات و رسوم غربي دوام بياورند اينها همه بر اساس تعاليم قرآني و رواياتي از زندگي حضرت محمد هستند كه از نسلي به نسل ديگر منتقل شدهاند.
1.زندگي خانوادگي، گهوارهاي براي جامعه بشري و مأمني امن، سالم و اطمينانبخش براي والدين و پرورش فرزندان.
2.زندگي خانوادگي، نگهبان تمايلات غريزي زن و مرد و هدايتگر اين نيرو به مسيرهاي سالم.
3.زندگي خانوادگي اصليترين مكان پرورش فضائل انساني چون عشق، مهرباني و بخشش.
4.زندگي خانوادگي امنترين پناهگاه در برابر مشكلات و رنجهاي دروني و بيروني.
يكي از جنبههاي همواره موثر زندگي خانوادگي اسلامي آن است كه استحكام همه اين اركان توسط يك نظام و سيستم ايجاد شده و نبايد فراموش كرد كه منافع زندگي خانوادگي نه تنها روابط خويشاوندي را در بر ميگيرد بلكه شامل خانواده جهاني مسلمانان است.
در پست هاي بعد ي به هريك از اين چهار ركن نگاهي دقيقتر مياندازيم.
كسي كه طعم زبان عسل نمي فهمد
توهرچه هم بخواني غزل ؛ نمي فهمد
حكايت نرود ميخ اهني درسنگ ؛
مخوان كه سنگ ضرب المثل نمي فهمد
حديث عاشقي به پايان نمي رسد اما...
دريغ ودرد كه اين را اجل نمي فهمد
-
- پست: 1139
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۸, ۹:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 458 بار
- سپاسهای دریافتی: 1612 بار
Re: زندگي خانوادگي در اسلام
خانواده، گهوارهاي براي جامعه بشري
اينكه خانواده گهوارهايست امن براي اجتماع انساني به اين معني است كه كودكان بعنوان ادامه دهنده نسل بشر بايد در آن گرمي و بردباري و محبت را حس كنند و هرگونه رشد و اصلاح ممكن را در سرتاسر تعاليم آن بيابند.
براي نيل به اين هدف، آنها بايد مادري داشته باشند كه به امر پرورش فرزندانش نه به عنوان يك شغل نيمهوقت بلكه بعنوان يكي از مهمترين وظايف خود بنگرد و نيز پدري داشته باشند كه بعنوان پيشوا و رهبر خانواده و كسي كه مسئوليتهاي ديني خانواده بر دوش اوست، از اصول و عقايد ديني حمايت كند.
در چنين خانهاي كه پدر و مادر از وظايف مهم خويش آگاهند و بر اين امر واقفند كه جهان فردا آن چيزي خواهد بود كه آنها از فرزندان خود ميسازند، اساس جامعه سالم و بينقص خواهد ماند.
به عقيده من تعليم و تربيت كودكان شامل دورهاي است كه از تولد تا بيست سالگي او را پوشش ميدهد و اين زماني است كه فرزند خانه را ترك ميكند و وارد اجتماع ميشود آنگونه كه روانشناسان امروزه به ما ميآموزند اين دوراني است كه مهمترين تاثيرات خود را بر روي كودك بجاي ميگذارد. شرايط خانواده بايد به گونهاي باشد كه والدين به هم عشق بورزند و به يكديگر احترام بگذارند و در مراقبت از فرزندان بسيار صبور و دقيق باشند.
پژوهشهاي دانشمندان نشانگر آن است كه چگونه ذهن كودك از سنين پايين با گوش دادن به داستانهاي ترسناك و مهيج تحت تاثير قرار ميگيرد و از سوي ديگر با شنيدن داستانهاي سحرآميز و افسون كه بال درميآورند و به دنياي تخيلات فرو ميروند. و اين مسئله زمينه وسيعي را براي والدين در جهت تاثيرگذاري بر فرزندان فراهم ميكند.
مادران ميتوانند داستانهاي پيامبران را آنگونه كه در قرآن آمده و روايات زيبايي از زندگي حضرت محمد و نيز داستانهايي از قهرمانان تاريخ را براي كودكان بخوانند. آنها با همه عشق و ذوق و بينش خود ميتوانند جذابترين و الهامبخشترين داستانها را جمعآوري كرده و در سنين دو تا پنج سالگي كه كودكان براي شنيدن چنين داستانهايي بسيار مشتاقند آنها را برايشان بخوانند. از اين طريق شخصيت كودك فرم گرفته و معيارهايي در وجود او شكل ميگيرند كه در طول زندگي او ارزش و اعتبار خود را حفظ خواهند كرد.
علاوه بر اين نكات خانواده بهترين مكاني است كه ميتواند كودك را با وظايف ديني خود آشنا كند بارها ديدهايم كه كودك هنگام عبادت ميخواهد از پدر و مادرش تقليد كند به او يك جانماز داده ميشود و اگرچه ممكن است بار اول بيش از چند دقيقه تاب نياورد اما خواهد آموخت كه چگونه نماز بخواند و به آن نظم و ريتم روزانهاي كه اسلام در نظر دارد عادت خواهد كرد در مورد روزه گرفتن نيز همين طور است بار اول كودك بيش از چند ساعت طاقت نميآورد اما به تدريج نيمي از روز و در نهايت يك روز كامل را تحمل خواهد كرد و وقتي بتواند يك روز كامل را روزه بگيرد بسيار به خود مباهات خواهد كرد.
كودك در سنين نوجواني ميآموزد كه زندگي در اين جهان آزموني است دشوار و تنها كساني از اين آزمون سربلند بيرون ميآيند كه با تواضع، معرفت، روشنبيني تسليم اراده خداوند باشند.
با اين وجود اين يك امر ذاتي در طبيعت انسان و بويژه جوانهاي پر انرژي و پر تكاپو است كه در جستجوي يك هدف واقعي در زندگي هستند، چيزي كه براي آن كوشش و مبارزه كنند قطعاً در زندگي روزمره هركس يك سري اهداف اوليه مانند گذراندن امتحانات مدرسه، غلبه بر بيماريها، تصدي شغلي مناسب و مفيد، يافتن همسري محبوب و پرورش فرزندان، در مقاطع مختلف زماني وجود دارد.
به هر حال همه اين دستاوردهاي فردي براي يك زندگي استوار و پا برجا ضروري هستند و اين آرزوها و جاهطلبيهاي سالم ميتوانند بسوي اهداف عاليتر حركت كنند اما روزي كه اين آرمانها به مسير صحيح هدايت نشوند به راحتي فرد را در دام نظرات و عقايد عوام فريبانه و بتهاي خطرناكي همانند همه ايسمهاي شايع از ناسيوناليسم و كمونيسم مياندازد.
اما يك خانواده هوشيار بهترين مدافع و محافظ فرد در مقابل اين دامها و در نهايت بهترين ضامن جامعه ژرفانديش اسلامي خواهد بود. بنابراين اولين و مهمترين ركن زندگي خانوادگي جنبه آموزشي آن است زيرا كه در ابعادي وسيعتر از محيط خانواده، با آينده جامعه انساني مرتبط است.
اينكه خانواده گهوارهايست امن براي اجتماع انساني به اين معني است كه كودكان بعنوان ادامه دهنده نسل بشر بايد در آن گرمي و بردباري و محبت را حس كنند و هرگونه رشد و اصلاح ممكن را در سرتاسر تعاليم آن بيابند.
براي نيل به اين هدف، آنها بايد مادري داشته باشند كه به امر پرورش فرزندانش نه به عنوان يك شغل نيمهوقت بلكه بعنوان يكي از مهمترين وظايف خود بنگرد و نيز پدري داشته باشند كه بعنوان پيشوا و رهبر خانواده و كسي كه مسئوليتهاي ديني خانواده بر دوش اوست، از اصول و عقايد ديني حمايت كند.
در چنين خانهاي كه پدر و مادر از وظايف مهم خويش آگاهند و بر اين امر واقفند كه جهان فردا آن چيزي خواهد بود كه آنها از فرزندان خود ميسازند، اساس جامعه سالم و بينقص خواهد ماند.
به عقيده من تعليم و تربيت كودكان شامل دورهاي است كه از تولد تا بيست سالگي او را پوشش ميدهد و اين زماني است كه فرزند خانه را ترك ميكند و وارد اجتماع ميشود آنگونه كه روانشناسان امروزه به ما ميآموزند اين دوراني است كه مهمترين تاثيرات خود را بر روي كودك بجاي ميگذارد. شرايط خانواده بايد به گونهاي باشد كه والدين به هم عشق بورزند و به يكديگر احترام بگذارند و در مراقبت از فرزندان بسيار صبور و دقيق باشند.
پژوهشهاي دانشمندان نشانگر آن است كه چگونه ذهن كودك از سنين پايين با گوش دادن به داستانهاي ترسناك و مهيج تحت تاثير قرار ميگيرد و از سوي ديگر با شنيدن داستانهاي سحرآميز و افسون كه بال درميآورند و به دنياي تخيلات فرو ميروند. و اين مسئله زمينه وسيعي را براي والدين در جهت تاثيرگذاري بر فرزندان فراهم ميكند.
مادران ميتوانند داستانهاي پيامبران را آنگونه كه در قرآن آمده و روايات زيبايي از زندگي حضرت محمد و نيز داستانهايي از قهرمانان تاريخ را براي كودكان بخوانند. آنها با همه عشق و ذوق و بينش خود ميتوانند جذابترين و الهامبخشترين داستانها را جمعآوري كرده و در سنين دو تا پنج سالگي كه كودكان براي شنيدن چنين داستانهايي بسيار مشتاقند آنها را برايشان بخوانند. از اين طريق شخصيت كودك فرم گرفته و معيارهايي در وجود او شكل ميگيرند كه در طول زندگي او ارزش و اعتبار خود را حفظ خواهند كرد.
علاوه بر اين نكات خانواده بهترين مكاني است كه ميتواند كودك را با وظايف ديني خود آشنا كند بارها ديدهايم كه كودك هنگام عبادت ميخواهد از پدر و مادرش تقليد كند به او يك جانماز داده ميشود و اگرچه ممكن است بار اول بيش از چند دقيقه تاب نياورد اما خواهد آموخت كه چگونه نماز بخواند و به آن نظم و ريتم روزانهاي كه اسلام در نظر دارد عادت خواهد كرد در مورد روزه گرفتن نيز همين طور است بار اول كودك بيش از چند ساعت طاقت نميآورد اما به تدريج نيمي از روز و در نهايت يك روز كامل را تحمل خواهد كرد و وقتي بتواند يك روز كامل را روزه بگيرد بسيار به خود مباهات خواهد كرد.
كودك در سنين نوجواني ميآموزد كه زندگي در اين جهان آزموني است دشوار و تنها كساني از اين آزمون سربلند بيرون ميآيند كه با تواضع، معرفت، روشنبيني تسليم اراده خداوند باشند.
با اين وجود اين يك امر ذاتي در طبيعت انسان و بويژه جوانهاي پر انرژي و پر تكاپو است كه در جستجوي يك هدف واقعي در زندگي هستند، چيزي كه براي آن كوشش و مبارزه كنند قطعاً در زندگي روزمره هركس يك سري اهداف اوليه مانند گذراندن امتحانات مدرسه، غلبه بر بيماريها، تصدي شغلي مناسب و مفيد، يافتن همسري محبوب و پرورش فرزندان، در مقاطع مختلف زماني وجود دارد.
به هر حال همه اين دستاوردهاي فردي براي يك زندگي استوار و پا برجا ضروري هستند و اين آرزوها و جاهطلبيهاي سالم ميتوانند بسوي اهداف عاليتر حركت كنند اما روزي كه اين آرمانها به مسير صحيح هدايت نشوند به راحتي فرد را در دام نظرات و عقايد عوام فريبانه و بتهاي خطرناكي همانند همه ايسمهاي شايع از ناسيوناليسم و كمونيسم مياندازد.
اما يك خانواده هوشيار بهترين مدافع و محافظ فرد در مقابل اين دامها و در نهايت بهترين ضامن جامعه ژرفانديش اسلامي خواهد بود. بنابراين اولين و مهمترين ركن زندگي خانوادگي جنبه آموزشي آن است زيرا كه در ابعادي وسيعتر از محيط خانواده، با آينده جامعه انساني مرتبط است.
كسي كه طعم زبان عسل نمي فهمد
توهرچه هم بخواني غزل ؛ نمي فهمد
حكايت نرود ميخ اهني درسنگ ؛
مخوان كه سنگ ضرب المثل نمي فهمد
حديث عاشقي به پايان نمي رسد اما...
دريغ ودرد كه اين را اجل نمي فهمد
-
- پست: 1139
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۸, ۹:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 458 بار
- سپاسهای دریافتی: 1612 بار
Re: زندگي خانوادگي در اسلام
خانواده نگهبان اميال
خانواده نگهبان و محافظ تمايلات غريزي و طبيعي انسان است حضرت محمد ميفرمايد ازدواج بخشي از سنت من است هركس از آن سرپيچي كند از امت من نيست. در آيه 187 سوره بقره نيز آمده: همسران شما پوشش شما هستند و شما پوشش آنها پس با آنها آميزش كنيد.
شيوه تمام و كمال زندگي اسلامي كه همواره تمايلات طبيعي انسان را در نظر دارد ازدواج را توصيه ميكند و در چند كلام زيبا به ما نشان ميدهد كه چگونه زن و شوهر بايد همچون لباس، پوشش هم باشند و از هم محافظت كنند و چگونه بايد در تمايلات غريزي خود در تمايل به داشتن فرزند و در تبادلات عشق و احساس يكديگر را ارضا كرده و به تكامل برسانند.
خانواده و شكلگيري شخصيت
قرآن درباره فضائل انساني مانند عشق، مهرباني و بخشش كه بعنوان سومين ركن به آن اشاره شد ميگويد:
ما انسان را به نيكي به پدر و مادرش سفارش كرديم. مادرش او را با تحمل رنج و زحمت باردار شد و با رنج و زحمت او را بدنيا آورد. بارداري و شير دادن او سي ماه طول كشيد تا وقتي كه به رشد رسد و چهل ساله شد و گفت:
پروردگارا به من توفيق بده تا نعمتت را كه بر من و پدر و مادرم عطا كردهاي سپاس گزارم و آنچه را كه تو ميپسندي انجام دهم. نسل را براي من صالح و شايسته گردان كه من بسوي تو بازگشتم و تسليم حكم و نظر تو هستم.(سوره الاحقاف، آيه 15)
خانواده نگهبان و محافظ تمايلات غريزي و طبيعي انسان است حضرت محمد ميفرمايد ازدواج بخشي از سنت من است هركس از آن سرپيچي كند از امت من نيست. در آيه 187 سوره بقره نيز آمده: همسران شما پوشش شما هستند و شما پوشش آنها پس با آنها آميزش كنيد.
شيوه تمام و كمال زندگي اسلامي كه همواره تمايلات طبيعي انسان را در نظر دارد ازدواج را توصيه ميكند و در چند كلام زيبا به ما نشان ميدهد كه چگونه زن و شوهر بايد همچون لباس، پوشش هم باشند و از هم محافظت كنند و چگونه بايد در تمايلات غريزي خود در تمايل به داشتن فرزند و در تبادلات عشق و احساس يكديگر را ارضا كرده و به تكامل برسانند.
خانواده و شكلگيري شخصيت
قرآن درباره فضائل انساني مانند عشق، مهرباني و بخشش كه بعنوان سومين ركن به آن اشاره شد ميگويد:
ما انسان را به نيكي به پدر و مادرش سفارش كرديم. مادرش او را با تحمل رنج و زحمت باردار شد و با رنج و زحمت او را بدنيا آورد. بارداري و شير دادن او سي ماه طول كشيد تا وقتي كه به رشد رسد و چهل ساله شد و گفت:
پروردگارا به من توفيق بده تا نعمتت را كه بر من و پدر و مادرم عطا كردهاي سپاس گزارم و آنچه را كه تو ميپسندي انجام دهم. نسل را براي من صالح و شايسته گردان كه من بسوي تو بازگشتم و تسليم حكم و نظر تو هستم.(سوره الاحقاف، آيه 15)
آخرین ويرايش توسط 1 on طهورا, ويرايش شده در 0.
كسي كه طعم زبان عسل نمي فهمد
توهرچه هم بخواني غزل ؛ نمي فهمد
حكايت نرود ميخ اهني درسنگ ؛
مخوان كه سنگ ضرب المثل نمي فهمد
حديث عاشقي به پايان نمي رسد اما...
دريغ ودرد كه اين را اجل نمي فهمد
-
- پست: 1139
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۸, ۹:۵۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 458 بار
- سپاسهای دریافتی: 1612 بار
Re: زندگي خانوادگي در اسلام
در قرآن همچنين آمده:
و پروردگارت فرمان داده كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكي كنيد اگر يكي از آنها و يا هر دو نزد تو به سن پيري برسند به آنها اف هم مگوي و بر آنان بانگ مزن و پرخاش مكن و با آنان با نرمي و بزرگوارانه سخن بگو از آنان بدقت مراقبت كن و بگو خداوندا آنان را به پاس آنانكه مرا در كودكي تربيت كردند مورد رحمت قرار ده.
اين گستراندن بالهاي بخشش بر ما هنگامي كه كودكي درمانده و ناتوانيم و سپس حمايتهاي محبتآميز از فرزندانمان و سالمندان خانواده كه نيازمند كمك ما هستند در سنين بزرگسالي يك لطف و نيكي دو طرفه است.
آنگاه كه ما در رفتارمان با اعضاي خانواده مهربان و صبور باشيم و با فهم و ادراك و دلگرمي با آنها برخورد كنيم همان فضائل را در وجود آنها نيز پرورش خواهد داد و آنگاه ميتوانيم به دوام اين فضائل در جامعه بشري نيز اطمينان داشته باشيم.
خانواده پناهگاه انسان
در پايان اين مبحث بايد به چهارمين ركن اشاره كرد. حصار زندگي خانوادگي پناهگاهي است ايمن در برابر مشكلات دروني و بيروني، در زمانهاي كه انسانها به هم بياعتمادند و هركس تنها به آسايش خود ميانديشد و ديگران را با نگرانيهاي خود به زحمت انداختن يك جرم به حساب ميآيد،
تنها كساني كه ميدانند حداقل يك پناهگاهي در اين دنيا دارند آسوده خاطراند تنها در خانواده است كه يك تكه نان براي خوردن يا يك پند آموزنده يك دست ياريگر يا يك بستر خواب در انتظارمان است.
تنها خانواده است كه ميتوانيم مطمئن باشيم در برابر دنياي خارج از ما دفاع خواهد كرد و البته ساير اعضاي خانواده نيز از ما انتظار دارند كه بهترين صفات خود را در محيط خانه آشكار كنيم.
بنابراين خانواده چه براي انسانهاي محتاج ياري و چه براي آنكه توانايي كمك به ديگري را دارد نهادي حيرتانگيز است هيچ نهاد اجتماعي ديگري تا بحال نتوانسته چنين مسئوليتهايي را همانند خانواده با موفقيت به انجام برساند
سايت شميم
[External Link Removed for Guests]
كسي كه طعم زبان عسل نمي فهمد
توهرچه هم بخواني غزل ؛ نمي فهمد
حكايت نرود ميخ اهني درسنگ ؛
مخوان كه سنگ ضرب المثل نمي فهمد
حديث عاشقي به پايان نمي رسد اما...
دريغ ودرد كه اين را اجل نمي فهمد