هاروت و ماروت

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 105
تاریخ عضویت: شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۸۸, ۱۲:۱۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 227 بار
سپاس‌های دریافتی: 154 بار

هاروت و ماروت

پست توسط kiuhnmgtrdcv »

هاروت و ماروت

و ما انزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت

علی ابن ابراهیم در تفسیر خود از امام محمد باقر( علیه السلام) روایت کرده اند که ملائکه روز و شب پایین می آمدند تا اعمال اهل زمین را بنویسند تا زمانی که از اعمال و گناهان اهل زمین به تنگ آمده و به درگاه الهی نالیده و عرض کردند: پروردگارا از کردار زشت این مردم به غضب نمی آیی؟

خطاب شد: دو ملک را اختیار کنید تا ایشان را به شکل و هیئت انسان به زمین بفرستم تا آنها را به عبادت و اطاعت خویش امتحان کنم.

ملائکه هاروت و ماروت را برگزیدند، دو ملکی که بیش از سایر فرشته گان عیب طغیان و سرکشی بر بشر میگرفتند و برای معصیت کاران تقاضای عذاب مینمودند.



آنگاه خطاب شد: ای فرشته گان منتخب در شما قوه شهوت و جذب و دفع غذا و نیروی توالد و تناسل و تمایل جنسی و حرص قرار دادم، مانند بنی آدم. اما چیزی در پرستیدن شریک من قرار ندهید و قتل و گناه و شرب خمر و قمار مرتکب نشوید.

این دو به زمین بابل فرود آمدند و قصری به نظرشان رسید به طرف آن کاخ رفتند زنی را جمیل و زیبا در آن قصر دیدند که دارای بوی خوش و روی خوش و لباس زیبا و زیور بسیار و آراسته به همه چیز بود. چون به او نزدیک شدند به او نگریسته و به چشم عشق و شهوت به او توجه کردند و فریفته او شدند.

درباره عشق خود به آن زن دو تایی با هم مشورت کردند که با حکم خدا چه کنیم؟ از او گذشتند ولی اندکی نرفته بودند که شهوت و تمایل جنسی بر آنها غالب شد برگشتند و مفتون او شده و به مباشرت دعوت کردند. آنزن گفت: مرا دینی که در مذهب خود با کسیکه در دین من نیست تمکین نمی کنم. گفتند: دین تو چیست؟

گفت: خدایی دارم که هر که به او سجده کند و او را بپرستد من اجابت خواهش او را مینمایم!!

گفتند: خدای تو کیست؟ گفت: این بت!!! آن دو ملک به هم نگریسته و از فرط شهوت و عشق، قبول کردند.

آن زن گفت: شرط دیگری هست که تا حاصل نشود بت قربانی شما را قبول نمی کند. گفتند چیست؟

گفت: شراب بخورید و سجده کنید. آن دو ملک به این سه گناه بزرگ تن در دادند، شراب خوردند و بت را سجده کردند. چون مهیای مقاربت شدند، مردی بر در سرای آمد و گفت: وضع شما آدمی را به ترس می اندازید که چنین خائف و ترسان زن جمیله ای را به چنین جای خلوتی آورده اید. بد مردمی هستید.

این به گفت و رفت. آن زن گفت: به خدای خود سوگند که تمکین نمیکنم تا او را نکشید که ما را رسوا میکند و خبر را به دیگران میرساند. آن دو ملک در پی آن مرد روان شده او را کشتند و به جای خویش بازگشتند چون بدان محل رسیدند زن را ندیدند و جامه از بدنشان فرو ریخت و عریان شدند و انگشت حسرت به دندان تأسف گزیدند.

پس از این واقعه خطاب شد: ای ملائکه شما را یکساعت به زمین فرستادم که با خلق من باشید و در این مدت کوتاه جهار معصیت کردید که شما را از آن نهی می کردم. در حالیکه بنی آدم دارای این قوای شهوت و حرص و امل و جذب و دفع هستند و کمتر معصیت مرا می کنند و شما با اندکی معاصی آنان تقاضای عذاب کردید اینک شما برای کیفر اعمال خود مخیر هستید بین عذاب دنیا و یا عذاب آخرت؟

یکی از آن دو گفت: از تمتع دنیا بهره مند میشویم تا به عذاب آخرت برسیم. دیگری گفت: عذاب دنیا مدتی دارد و عذاب آخرت دائمی است و ما عذاب دنیا که موقتی است اختیار میکنیم. نه عذاب آخرت را در نتیجه عذاب دنیا را اختیار کردند و تعلیم سحر میکردند تا مدتی مردم را به سحر آموختند و عذاب آنها این شد که خداوند آنها را بالا برد و در میان هوا سرنگون کرده معذبند تا روز قیامت.

«عیاشی» در تفسیر خود مینویسد: «ابن کوا» از امیرالمؤمنین(علیه السلام) از ستاره ی زهره سئوال کرد امام (علیه اسلام) شرح هاروت و ماروت را تقریبآ به همین مفهوم برای او بیان فرمود و آن ستاره زهره همان زن است که آن ها را فریفت.

این حقیر شنیده است که هاروت و ماروت در چاهی در هندوستان میباشند که خدای انسان آن دو را به پلک ایشان آویزان نموده و تا روز قیامت همانطور خواهند بود و همچنین شنیده ام که مردمی که آن چاه را پیدا میکنند سعی میکنند که از آنان علم سحر بیاموزند.

پایان

منابع و مئواخذ:


بحار مجلسی- حیوة القلوب506


گرفته شده از [External Link Removed for Guests]
------------چرا عده ای با سانسور چهره شیعه را زشت میکنند؟ ایا مولا علی هم چنین می کرد؟
اگر کسی اسم شیعه یدک میکشه ولی کار نادرستی انجام میده گناهش بیشتر است
(من در مورد صحت مطالبی که در این مدت نوشتم هیچ مسولیتی قبول نمیکنم اگر با نوشته های خودم هم باعث رنجش کسی شدم از او پوزش می طلبم)
ارسال پست

بازگشت به “اشرار”