:: به به ،غيبت

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

پست توسط محمد علي »

[align=center]به نام خدا  

با سلام و تشکر از لطف شما

نکته ای که اشاره کردید کاملا دقیق و قابل بحث است .
آخر وقتي کسي در جامعه دارد بي داد مي کند و باعث ايجاد تفکرات خاص ميشود ويا بهتر بگويم مسبب مثلا قرائت هاي شخصي از دين و کتاب ميشود، براي آگاهي مردم و عامه هم که شده بايد حتا با نام مطالب وي گفته شود تا مخاطب بداند و بفهمد که راهي که مي رود و پيروي کسي را که مي کند اشتباه است


اما اگر در تعریف غیبت (ذکرک اخاک بما یکره ) دوباره دقت کنیم ، می بینیم که اصلا اینگونه افراد جزو اخوان (برادران) قرار نمی گیرند .
[align=left]بلکه دشمن خونی دین هم هستند .  

چون خودش با اعمالش ، میزان بی ایمانی خود را ثابت کرده و بر ما مسجّل شده که نه برادری وجود دارد و نه ایمان !

البته برای معرفی آنها خوب است که نام و فعالیتشان بازگو شود ؛ اما به نظر می رسد کار گسترده تر این باشد که فکر آنها شناسانده شود و جوانان را از این نوع فکر

بر حذر بداریم . چون اگر فقط بر روی فرد خاصی تکیه کنیم و بگوییم حرف های فلانی را گوش ندهید ، اگر چند روز بعد کسی دیگر پیدا شد که همین حرف ها را بزند

دوباره باید این فرد را رسوا کنیم (و همینطور الی اخر)... اما اگر بگوییم فلان فکر و اندیشه غلط است ، و با چند بیان و هر تعداد لسانی هم که شما شنیدید بر حذر باشید ،

آن وقت نتیجه بهتری خواهد داشت .

نکته بعد :

یا مثلا در جلسهای شرکت کرده اید که مثلا خانمی بد لباس پوشیده یا رفتار نا مناسبی دارد و برای کودک و نوجوانی که در ان جمع هستند ، بدآموزی و به نوعی الگو میشود. لذا این جا هم باید ان رفتار غلط را برای کودک ونو جوان و... گفت


اما در این مورد به نظر می رسد بهتر است از شیوه غیر مستیقیم بهره جست ، یعنی اگر اینجا هم فقط فلان خانم را نشان دهیم و به جوانمان بگوییم که ببین

این حجاب چقدر بده ، نکنه مثل این بشی یا دنبال اینا بری ... این یک نتیجه خواهد داشت . اما اگر بعداز آن جلسه به طور کلی به او بگوییم که مثلا فلانگونه حجاب

چقدر خفیف است ، هرکسی هم به این حجاب درآید خفیف می شود ؛ خود جوان پی خواهد برد که اولا منظور ما چه کسی است و ثانیا به یادش خواهد ماند

که چنان حجابی منفور و بی ارزش است (به طور کلی ، نه فقط برای شخص خاص) .

هم نتیجه کامل تر خواهد بود و هم به ورطه غیبت نیفتاده ایم . (در این مورد باز توصیه می کنم که توضیحات پست های قبل را ببینید ، نبودن جواز صرفا به خاطر اینکه کسی کار بد کرده )

البته توصیه می شود ، بطور کلی حتما قبل از چنین مجالسی پیش بینی شود که اگر این صحنه ها و افراد وجود دارند ، هم خودمان و هم جوانمان لزومی به شرکت نداریم .


موفق باشید :razz:
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Iron
Iron
پست: 240
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۶, ۱۱:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 200 بار
سپاس‌های دریافتی: 440 بار
تماس:

پست توسط نسيم »

به نام خدا
سلام مجدد
از پاسخ هاي دقيق شما سپاسگزارم. اما راستش راضي نميشوم. بگذاريد ابتدا از انتهايي ترين نکنه اي که فرموديد اشاره کنم
اين که وقتي مي دانيم در فلان مجلس""
اگر این صحنه ها و افراد وجود دارند ، هم خودمان و هم جوانمان لزومی به شرکت نداریم .

""
خب اول اينکه در تمام مجالس اين دوره و زمانه حتي محجبه ترين ها هم ( در ظاهر!! ) يا خودشان يا فرزندان دلبندشان سالن مد و رفتار هاي زننده و دور از شأن اجتماع اسلامي دارند. و نمي توان از همه جا دور شد و نرفت. البته با شرايطي نبايد رفت که خب آنها اصلا مد نظرم نيستند. همين مجالس خانوادگي معمولي خودمان هم ، اوضاع درست و حسابي ندارند گاهي!
حرف اصلي من بر سر تربيت و تعليم .. نيست. عرض من اين است که گاهي اصلا بايد اين افراد را نه با نوع رفتارشان که شخص خودشان را هم به ( همان افراد مذکور قبلي) نشان داد و هم رفتار غلط شان را تقبيح و رد کرد. در ضمن وقتي از مجلس بيايي بيرون و بگويي فلان حجاب منفور است ، که خب کاملا واضح و روشن ميشود که کدام حجاب و کدام فرد!! وقتي بگويي
" اما اگر بعداز آن جلسه به طور کلی به او بگوییم که مثلا فلانگونه حجاب چقدر خفیف است ، هرکسی هم به این حجاب درآید خفیف می شود"
خب برادر محترم اينکه بدتر ميشود حجاب را بگويي، بچه عزيز دردانه مثال و مصداقش را به سرعت ابر رايانه ها نام مي برد :D

اين دوره و زمانه ديگر انقدر بچه ها زبر و زرنگ هستند که بگويي الف تا اخر الفبا مي روند. پس اين ترفند هم کارساز نمي شود. در ضمن در همين دوره زمانه هر چه مستقيم تر بگويي بيشتر تاثير دارد براي همان فرزند! البته به جز موارد خاص

در ضمن همين افرادي که رفتارهاي ناشايست دارند و ظاهري بدتر که برخی ها بدتر از دشمن خارجي هستند.
من که ديگر مي دانم برخي از اينها از عمد دست به اين رفتارها مي زنند ( به خاطر نوع پژوهشي که قبلا انجام داده ام، حداقل) و بايد حتما خودشان را طرد کرد، و
می بینیم که اصلا اینگونه افراد جزو اخوان (برادران) قرار نمی گیرند . بلکه دشمن خونی دین هم هستند .

اينها هم دست کمي از دشمن دين ندارند که بعضا آنهايي که از روي عمد اين کار ها را مي کنند دشمن دين محسوب ميشوند.
در ضمن اگر با روشي مناسب بگويي که فلان فردرا ببين چقدر مثلا زشت شده خودش را اين طوري درست کرده، ببين کسي دوستش نداره، ببين فلاني رو چقدر ادما دوست دارند که باهاش دوست بشن و .... اين طوري هم اون فرد طرد ميشه و هم اين فرد خوب الگو ميشود و...
البته موارد غيبت متعدد است. بنده اگر اين مثالها را زدم به خاطر نوع توضيحي بود که فرموديد. وگرنه در مواردي ديگر مي توان توضيحات و دلايل شما به کار بست و غيبت نکرد
ببخشيد نمي دانم در يک موضوع چقدر ميشود نوشت و پست زد، فعلا تا همين جا بس! اگر قرار است اين پست و موضوع " به به غيبت" تمام شود.
اما در اخر بايد عرض کنم در مورد نکته اي که فرمودید
لذا مي توان نتيجه گرفت که فرد مورد غيبت فرقي ندارد ، چه مسوول باشد چه سياسي و يا ... آنچه که شما از او به ميان مي آوريد

(از نقايص ) موجب پخش چنين بي حرمتي هايي مي شود . يعني به کسي مي گوييد : شنيدي فلاني اين کارو کرده ؟

خود به خود در ذهن او ، يک چراغ سبزي نسبت به فلان خطا ايجاد مي شود ، که عجب پس چون او کرده ما هم مي توانيم

و آرام آرام قبح يک کار از ديد فرد مي افتد و به همين دليل است که غيبت افراد مسوول شايد اثرات شديدتري داشته باشد

چون به نوعي الگوي سايرين هستند .


اين موضوع مي رود در بحث اباحي گري.
اين که اگر قرار باشيد، رفتار غلط و از روي عمد برخي از مسئولين و افراد را نگفت که نميشود.
اتفاقا بايد گفت. تا دقيقا به دليل همان دليل که فرموديد باعث مباح دانستن ان رفتار در جامعه و فرد نشود.و
صد البته می دانم که نباید قبح گناه را حتی با توضیح دادن در جامعه ریخت. اما خب گناه و رفتار داریم تا گناه و رفتار!! :?

با اين اوضاع حتما پست و موضوع جديدي با عنوان " اباحي گري" باید نوشته شود. ما تمام گناها نمان را کم کم داريم مي بريم زير پرچم " اباحه"
يا علي :razz:
خاک پایت سرمه چشم فلک یا فاطمه ( سلام الله علیها)
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

پست توسط محمد علي »

با سلام

و سپاس از تلاش شما براي فهماندن نظر و روشتان :razz:

اما به هر حال هر کسي نظري دارد ، و شايد همه نظرها منطبق با دين نگردد . و بعضا تجربه هاي جامعه شناسي جاي متون دینی را بگيرد .

اینگونه بحث ها ايرادي ندارد ، همين تضارب آراء موجب پيشرفت خواهد شد .

اما کماکان بنده نظر دارم که هيچ لزومي به نام بردن افرادي که ميزاني براي سنجش ايمانشان نداريم نيست .

در کليت حرف من دقت کرديد ، اما در جزئيات عباراتي که بکار بردم خير !

گفتم کساني که نشان مي دهند که بويي از ايمان نبرده اند و قصدشان تخريب ايمان سايرين هست ، اصطلاح غيبت ديگر اينجا معني ندارد .

[align=left]و حکم هشدار به سايرين را دارد .  

ضمنا کوبيدن اشخاص مفسد ، نفعش بسيار کمتر از شناساندن و کوبيدن انديشه هاي مخرب است .

باز هم درخواست دارم در تعريف ها دقت کنيد . فرق بين برادر و غير برادر ، با ايمان و بي ايمان ، ميزان سنجش ايمان .

و از همه مهم تر ، توضيحاتي که در مورد اينکه آيا صرف ديدن عمل بدي از کسي ، جواز اين را به ما مي دهد غيبت کنيم يا خير !!!؟

براي يادآوري هم بايد تاکيد شود که بحث ما بررسي جنبه هاي مختلف غيبت است . هشدار دادن و امر به معروف و نهي از منکر

در اين مقوله نمي گنجند . (باید مراقب باشیم که از موضوع خارج نشویم)

( البته در بحث اشاعه خیلی از مفاسد ، به جدّ تاکید دارم ، که خیلی از کسانی که بلد نبودند چگونه فساد را اصلاح کنند ، به قصد اصلاح ،

فقط نشر فضایح دیگران کردند ، و از مهمترین عوامل نشر فساد را ، همین اظهار نظرهای غیر کارشناسانه درباره عملکرد دیگران می دانم )


اما فعلا بحث بر سر غیبت است .

و دقت در اینکه شارع مقدس وقتی دستوری را در دین می فرستد ، همه این جوانب را هم می سنجد ، چون اگر با هر گونه توجیهی بخواهیم پیش برویم

اینقدر دایره جواز حرف زدن پشت دیگران باز می شود که روزی به این نتیجه خواهیم رسید که دین ، الکی دلش سوخته و یه حکمی داده ، فعلا ما مصالح مهم تری داریم

که باید قید دستورات دین را بزنیم .

با تشکر :razz:
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Iron
Iron
پست: 240
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۶, ۱۱:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 200 بار
سپاس‌های دریافتی: 440 بار
تماس:

پست توسط نسيم »

دوباره سلام اخه سلام سلامتي مياره
خب من حرفاتون رو قبول دارم
منکر نظر دين مبين هم نيستم. قطعا هرچه از دين باشه درسته و لازم الاجرا
اما ...
شياد اصلا بنده نتونستم حرفم رو درست بيان کنم. من منکر بدي غيبت نيستم
منکر اشتباه هاي بيکران در اصلاح افراد و نهي از منکر هم نيستم
ازاينکه روزنامه ها در دوراني شروع کردند به نشر فساد با توضيح و گزارش فساد هم نيستم
با ادعاي اينکه ميخواهيم همه اگاه شوند و از خطر دور
اينها اصلا در دايره غيبت نميگنجند
و اينکه انديشه ها را کوبيدن بهترين راه است و نه کوبیدن افراد
و اما بنده عرضم اين است که :-o
با تمام توضيحات شما باز فکر مي کنم که
بايد بروم از اول متن ها را بخوانم :D
ممنون از وقتي که گذاشتيد و پاسخ مرا داديد
خاک پایت سرمه چشم فلک یا فاطمه ( سلام الله علیها)
Iron
Iron
پست: 132
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۸۶, ۵:۴۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 133 بار

پست توسط خاک قدم هايش »

با سلام و تشکر از دوستاني که بحث رو ادامه مي دن :razz:

نکاتي رو قابل عرض دونستم:


محمد علی گفته است:

گفتم کساني که نشان مي دهند که بويي از ايمان نبرده اند و قصدشان تخريب ايمان سايرين هست ، اصطلاح غيبت ديگر اينجا معني ندارد .


و حکم هشدار به سايرين را دارد .


ضمنا کوبيدن اشخاص مفسد ، نفعش بسيار کمتر از شناساندن و کوبيدن انديشه هاي مخرب است .

باز هم درخواست دارم در تعريف ها دقت کنيد . فرق بين برادر و غير برادر ، با ايمان و بي ايمان ، ميزان سنجش ايمان .


که خيلي خوب محدوده ها رو نشون مي ده و تعريف غيبت رو دوباره تذکر مي ده.

غيبت يه گناه درون مذهبي ست؛ پايمال کردن حقوق افرادي از تشيع هست و ضررهاش متوجه جامعه ي شيعي. پس

خوب دقت کنيم. مراقب باشيم که اندکي رعايت نکردن اين محدوده ها مي تونه ضررهايي مهم به ما بزنه. گاهي بحث داخل

در غيبت نيست گاهي هم اين که الان غيبت نمي کنم به هزار و يک دليل، توهمي بيش نيست
.



  خيلي مراقبت مي خواد، خيلي!  

همون طور که گفته شد ميزان سنجش ايمان افراد رو نداريم که هر کاري دلمون خواست بکنيم. حواسمون باشه

واقعا اين ميزان رو نداريم. اين خيلي مهمه.

يکي ديگه هم روش هايي ست که بهش اشاره شده مثل اين که نگيم فلاني چه بد پوشش بود و ... بگيم اين پوشش خيلي

بد بود. نگيم که اين فرد تفکراتي فلان طور دارد بل که بگيم اين تفکر فلان گونه است. خب درسته که ممکنه فرد مقابل

مصداقش خيلي سريع به ذهنش بياد اما اين کار ايرادي نداره. شما نشون دادي که از اين فرد در اين جنبه ناراضي هستي

و کار او رو در این حیطه نمی پسندی نه این که کل شخصیت فرد رو زیر سوال بردی و طرد کردی چرا که حقیقت افراد رو شناختن خیلی سخته

و بر می گردیم به همون که ما میزان سنجش ایمان رو نداریم؛ در ضمن نشون دادیم که می شه اسم کسی رو نیاورد و روشش رو رد کرد.
::sh


البته دقیقا همین جاست که در زمینه ی تفکرات و اعتقادات، این مساله خودنمایی می کنه که ببینیم اون طرف اصلا " برادر" هست یا نه.

گاهی برخی در صدد برانداختن اصل دین هستن که دیگه وضعشون معلومه.
:-?


در ضمن، جناب نسیم، این تاپیک تا وقتی گفت و گویی داشت باشه بازه و شما هر چه می خواهد دل تنگت بگو؛ کسی در این جا رو نمی بنده. :-)


سربلند باشید. :razz:
اللهم عجل ثم عجل ثم عجل لوليک الفرج
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: :: به به ،غيبت

پست توسط محمد علي »

به نام خدا

با سلام

در مورد عوامل زمینه ساز غیبت نیز به نکات جالب توجهی از قرآن دست می یابیم :

سوره مبارکه حجرات آیه 12 :

یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن إثم ، و لا تجسسوا و [HIGHLIGHT=#ff0000]لایغتب بعضکم بعضا
 
ایحب احدکم ان یاکل لحم اخیه ؟ فکرهتموه ؛ و اتقوا الله ! ان الله تواب رحیم .


اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است;

و هرگز (در كار ديگران) تجسس نكنيد ;

و هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟!

(به يقين) همه شما از اين امر كراهت داريد; تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند توبه‏پذير و مهربان است! (12)



دو گام مهم شیطان که باعث افتادن در غیبت می شود و در این آیه کریمه نیز قبل از غیبت ذکر شده :

اول ظن است (گمان بد)

و به دنباله آن تجسس .

 انسان اول به چیزی گمان می برد ، بعد به دنبال این گمان شروع به تجسس در کار دیگران می کند و ناچار 

 بالاخره در ورطه غیبت می افتد !!! 



(اینکه بعض الظن آورده بخاطر این است که همه ظن ها بد نیستند ، حسن ظن هم داریم ، اما این گمان بد است

که موجب تجسس و سپس غیبت می شود ؛ پس هر وقت شک داشتیم که گمانمان خوب است یا بد ، یکی از

نشانه هایش این است که ببینیم به تجسس می انجامد یا خیر ... البته این یکی از نشانه هاست نه تنها نشانه اش!)




این هشدار ، که مبادا از گامهای شیطان پیوری کنید در قرآن زیاد آمده ، چرا که گامهای او زیرکانه است

و قابل تشخیص نیست :

سوره مبارکه نور آیه 21 :

یا ایها الذین آمنوا لا تتبعوا خطوات الشیطان و من یتبع خطوات الشیطان فانه یامر بالفحشاء و المنکر

و لولا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی منکم من احد ابدا و لکن الله یزکی من یشاء و الله سمیع علیم

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از گامهاى شيطان پيروى نكنيد!

هر كس پيرو شيطان شود (گمراهش مى‏سازد، زيرا) او به فحشا و منكر فرمان مى‏دهد!

و اگر فضل و رحمت الهى بر شمانبود، هرگز احدى از شما پاك نمى‏شد;


ولى خداوند هر كه را بخواهد تزكيه مى‏كند، و خدا شنوا و داناست! (21)


در آیه اولی که ذکر کردیم ، راهکار عملی هم برای ترک غیبت ، علاوه بر خودداری از آن دو مورد ، داده شده :

از خدا پروا کنید ؛

تصویر
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
New Member
New Member
پست: 10
تاریخ عضویت: دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۸, ۸:۲۰ ب.ظ
محل اقامت: تهران
سپاس‌های ارسالی: 9 بار
سپاس‌های دریافتی: 12 بار

Re: :: به به ،غيبت

پست توسط pars550 »

وقتی آدم بیکار باشد بیشتر غیبت می کند واگر مشغول باشد..حتما غیبت نمی کند ویا کمتر از قبل..مرسی
Senior Member
Senior Member
پست: 175
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۵:۵۶ ب.ظ
محل اقامت: قم
سپاس‌های ارسالی: 102 بار
سپاس‌های دریافتی: 283 بار
تماس:

Re: :: به به ،غيبت

پست توسط Hamed_53 »

سلام

البته کار تأثیر داره اما جلوگیری صد در صد نمی کنه. چه بسا آدمایی که مشغول کار هم که هستند هی غیبت می کنند.

یکی از راه هایی که تا حد زیادی می تونه جلوی غیبت و حتی گناه های دیگه ی زبون رو بگیره اینه که :

انسان قبل از هر حرفی فکر کند. و این خود مستلزم تمرین فراوان است تا این امر در ذهن شخص ملکه گردد.

یا علی
 

چون گفتی بنده ای به بندگی اش پایبند و چون خواندی به خداوندی اش به احکامش محکم...

[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests] 
ارسال پست

بازگشت به “اخـلاق”