وَ هَدَرَ فَنِيقُ الْمُبْطِلِينَ،
پس زمانى كه خداوند براى فرستاده اش (محمد صلى الله عليه و آله) خانه ى پيامبران و آرامگاه برگزيدگانش را برگزيد (به ملكوت اعلى و مقام قرب خداوند پيوست)
کینه های پر گزند نفاق و دورويى در میان شما سر برآرود (آشکار شد) ، پرده ى ديانت کهنه شد و كالاى دين بى خريدار گشت
و گمراهان به سخن درآمدند و فرومايگان گمنام به صحنه آمدند و سردرمداران باطل ، به ياوه گويى پرداختند ؛
فَخَطَرَ فِي عَرَصَاتِكُمْ، وَ أَطْلَعَ الشَّيْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ هَاتِفاً بِكُمْ، فَأَلْفَاكُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِيبِينَ، وَ لِلْغِرَّةِ فِيهِ مُلَاحِظِينَ،
و در ميان شما دم مى جنبانيدند و شيطان از كمينگاه خويش سر بر آورد و شما را با خود فراخواند، و ديد كه چه زود فراخوان او را پاسخ گفتيد
و در پى او سبک مغزانه دويديد، و در دام تزوير و فريبش خزيديد، ( و چه زيبا و هنرمندانه با ساز او رقصيديد )
ثُمَّ اسْتَنْهَضَكُمْ فَوَجَدَكُمْ خِفَافاً، وَ أَحْمَشَكُمْ فَأَلْفَاكُمْ غِضَاباً، فَوَسَمْتُمْ غَيْرَ إِبِلِكُمْ، وَ أَوْرَدْتُمْ غَيْرَ شِرْبِكُمْ،
و بر قیام علیه حق ، و غضب در مقابل آن ، تحریکتان نمود ، و باز فرمانبردار و غضبناک تان یافت ، و در نهایت بر آن شتر (مرکب ) هدایت سوار نشدید ،
و از آن آبی که متعلق به شما بود ، ننوشیدید ؛
هَذَا وَ الْعَهْدُ قَرِيبٌ، وَ الْكَلْمُ رَحِيبٌ، وَ الْجُرْحُ لَمَّا يَنْدَمِلْ، وَ الرَّسُولُ لَمَّا يُقْبَرْ، ابْتِدَاراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَةِ أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا
وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ،
و این در صورتی بود که هنوز از پیمانی که با رسول خدا (ص) بسته بودید چیزی نمی گذشت ، و خستگی فراوان عزای وی هنوز بر تن بود ،
و جراحت آن (مصیبت) هنوز بهبود نیافته بود ؛ و جسم مطهر وی هنوز دفن نشده بود ؛ به گمان خود، خواستيد فتنه برنخيزد و خونى از پس آن نريزيد؛
ولى در آتش فتنه افتاديد «و قطعا دوزخ، جاى كافران است و منزلگاه بدكاران».
فَهَيْهَاتَ مِنْكُمْ وَ كَيْفَ بِكُمْ وَ أَنَّى تُؤْفَكُونَ وَ كِتَابُ اللَّهِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ، أُمُورُهُ ظَاهِرَةٌ، وَ أَحْكَامُهُ زَاهِرَةٌ، وَ أَعْلَامُهُ بَاهِرَةٌ، وَ زَوَاجِرُهُ لَائِحَةٌ، وَ أَوَامِرُهُ وَاضِحَةٌ،
شما كجا و فتنه خواباندن كجا؟ و نمی دانم چگونه به آن تن دادید ؟ و به کجا می روید ؟ در حالى كه كتاب خدا در ميان شماست و بار مسئوليتش را بر دوش داريد،
فرمانهاى او آشكار، و احكام آن روشن، و پرچمهايش افراشته و بالنده است. واداشتن ها (بايسته ها) و بازداشتن ها (نبايسته ها) ى آن بر ملاست
قَدْ خَلَّفْتُمُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ ، أَ رَغْبَةً عَنْهُ تُرِيدُونَ..، أَمْ بِغَيْرِهِ تَحْكُمُونَ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا، وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ
وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ،
و شما (كتاب خدا را) با همه روشنى اش پشت سر افكنديد! يا آن را وانهاده، داورى جز قرآن مى گيريد؟ (چه انتخاب بدى) و چه بد جانشينی براى ستمگران است ؛
«و هر كس جز اسلام، دينى ديگر جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود و وى در آخرت، از زيانكاران است».
ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا إِلَّا رَيْثَ أَنْ تَسْكُنَ نَفْرَتُهَا، وَ يَسْلَسَ قِيَادُهَا، ثُمَّ أَخَذْتُمْ تُورُونَ وَقْدَتَهَا، وَ تُهَيِّجُونَ جَمْرَتَهَا، وَ تَسْتَجِيبُونَ لِهُتَافِ الشَّيْطَانِ الْغَوِيِّ،
وَ إِطْفَاءِ أَنْوَارِ الدِّينِ الْجَلِيِّ، وَ إِهْمَادِ سُنَنِ النَّبِيِّ الصَّفِيِّ،
آنگاه چندان درنگ نكرديد كه اين شتر سركش و چموش، رام شود. و افسارش در دست ، قرار(آرام)گیرد ؛ بلکه آتش افروزی کردید
و مدام بر هیزم این آتش افزودید ،
و دعوت پلید شیطان را لبیک گفتید و بر خاموش کردن انوار درخشان الهی و تضعیف کردن سنت های پیغمبر برگزیدۀ خدا (ص) دامن زدید
تُسِرُّونَ حَصْواً [تَشْرَبُونَ حَسْواً] فِي ارْتِغَاءٍ، وَ تَمْشُونَ لِأَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِي الْخَمَرِ وَ الضَّرَاءِ، وَ نَصْبِرُ مِنْكُمْ عَلَى مِثْلِ حَزِّ الْمُدَى،
وَ وَخْزِ السِّنَانِ فِي الْحَشَا،
و در ظاهر (آرى!) به بهانه ى گرفتن كف ، شير را تا آخرين قطره اش زير لب و در نهان، سر مى كشيد (به تدريج و به نام دين، حقايق آن را وارونه مى كنيد).
منافقانه و با پوشش اسلام و ديانت در كمينگاه ترفندهاى رنگارنگتان نشسته، آهنگ شكار اهل بيت عليهم السلام و فرزندان آنان را داريد
و ما نيز به سان كسى كه كارد بر گلويش نهاده اند و ناوك نيزه بر دلش كوفته اند، چاره اى جز شكيبايى نداريم و بر سختى اين جراحت، پايدار مى مانيم.
(10)