عيدالزهراء غدير ثاني

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: عيدالزهراء غدير ثاني

پست توسط محمد علي »

   لطفا مطالب تکراری خود را در چند جا نگذارید .

در غیر اینصورت حذف خواهد شد .
 
 
 
شورای نظارت
 
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Iron
Iron
پست: 203
تاریخ عضویت: جمعه ۷ فروردین ۱۳۸۸, ۴:۰۴ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 621 بار
سپاس‌های دریافتی: 602 بار

Re: عيدالزهراء غدير ثاني

پست توسط علی اصغر حسین »

پيامبر (ص) معمولا بطور كلي و بدون ذكر نام لعنت مي كردند نه اينكه مثل كساني كه عيدالزهرا مي گيرند با ذكر نام و نام پدر و شماره شناسنامه لعن كنند.
[HR]

جمله بالا را شما فرمودید درسته. حالا با دقت بخوانید که حجت بر شما تمام است:
1- اولا تمام منابع قبل از علامه مجلسی (ره) میباشد تا دیگر شما عذری نداشته باشید.
2- شما میفرمایید که رسول الله(ص) افراد را به نام ونشان لعن نمیکردند چون فرزندان آنها ناراحت نشوند حال جواب شما: در زیارت عاشورا (اگه اهل مطالعه باشید میدانید که حدیث قدسی است) خدا بنی امیه را لعن کرده است که شامل همشون میشود حال اگر خدا به این صراحت لعن کرده ما چرا لعن نکنیم؟؟؟؟
3-در همین زیارت عاشورا خدا افراد را به نام لعن کردند( فراز آخر را با دقت بخوانید/اللهم العن یزید خامسا والعن عبید الله بن زیاد وابن مرجانه و عمر بن سعد وشمرا ال ابی سفیان وال زیاد ال مروان الی یوم القیامه)
تصویرتصویر
Iron
Iron
پست: 203
تاریخ عضویت: جمعه ۷ فروردین ۱۳۸۸, ۴:۰۴ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 621 بار
سپاس‌های دریافتی: 602 بار

Re: عيدالزهراء غدير ثاني

پست توسط علی اصغر حسین »

salam1358 نوشته شده:ديدگاه اهل بيت(ع) درباره دشنامگويي به مقدسات ديگران :

تجربه نشان داده كه هيچگاه دشنام گفتن به مقدسات ديگران موجب هدايت گمراهان نمي شود بلكه برعكس آنان را به لجاجت و مقابله به مثل وادار مي كند. از اين رو اهل بيت(ع) به شيعيان يادآور مي شدند كه خداوند از دشنام گفتن - حتي نسبت به بتهاي مشركان- نهي فرموده است. خداوند مي فرمايد: « به معبود كسانى كه غير خدا را مى‏خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها(نيز) از روى(ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند »[أنعام/108] بنابراين پرهيز از دشنام يك اصل قرآني و اسلامي است.

اهل بيت(ع) نيز بر اين اصل تأكيد كرده اند از اين رو استثنا قايل شدن براي آن در شرايط خاص نيازمند دليل خاص است. در جنگ صفين برخي از اصحاب اميرالمؤمنين(ع) طرف مقابل را دشنام مي دادند كه آن حضرت فرمود: «بر شما روا نمي دانم كه نفرينگر و دشنامگو باشيد، و فحش دهيد و اظهار نفرت كنيد. ولى اگر كارهاى زشت آنان را بيان مى‏كرديد و مى‏گفتيد كه رفتار و كردارشان چنين و چنان بوده، سخنى درست‏تر گفته و عذرى رساتر آورده بوديد»[. نهج البلاغه[چاپ دارالهجره قم] خطبه 206 ص323 و نصر بن مزاحم، وقعة صفين [چاپ قاهره] ص103 ؛ ابوحنيفه دينوري، الأخبار الطوال[چاپ منشورات الرضي، قم] ص 165 ؛ ابن¬أعثم كوفي،الفتوح [چاپ بيروت] ‏ج2 ص543 ]

در اينجا اميرالمؤمنين(ع) در عينِ نهي از دشنامگويي ، ياران خود را به افشاگري درباره عملكردِ دشمن فرا مي خواند. بنابراين پرهيز از دشنامگويي به معناي سكوت در مقابل انحرافات نيست بلكه به معناي روشنگريِ مؤدبانه و استدلالي است كه احتمال هدايت مخاطبان را بيشتر مي كند و در پيشگاه خداوند و در مقابل افكار عمومي نيز بهتر قابل دفاع است.
در روايتي ديگر خطاب به شيعيان آمده :« از خدا پروا كنيد و با هركس همدم مي شويد به نيكويي همنشيني كنيد و با همسايگان خوشرفتار باشيد و امانت را به صاحبانش برگردانيد و مردم را خوك نخوانيد. اگر شيعه ما هستيد همانگونه كه ما سخن مي گوييم سخن بگوييد و مانند ما رفتار كنيد تا براستي شيعه ي ما باشيد » [قاضي نعمان مغربي، دعائم‏الإسلام[چاپ مصر] ج1 ص61 و ميرزا حسين نوري ، مستدرك‏الوسائل[چاپ قم]: ج 8 ص311]
از اين روايت دانسته مي شود كه در آن روزگار برخي از تندروها، پيروان مذاهب ديگر را با القابي زشت نامگذاري مي كردند كه اهل بيت(ع) از اين رفتار زشت نهي فرمودند. در زمان ما نيز برخي از افراطيها از هر دو مذهب القاب زشتي به مخالفان خود مي دهند كه بي ترديد ناروا و بر خلاف شيوه پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) مي باشد.
در كتاب علل الشرايع(تأليف شيخ صدوق) كه از منابع مهم شيعه است آمده كه ابوحنيفه(پيشواي اهل سنت) نزد امام صادق(ع) شرفياب شد و عرض كرد:«گروهي از شيعيان از سه خليفه نخست به شدت بدگويي و اعلام بيزاري مي كنند و مدعي هستند كه شما چنين توصيه اي به آنان كرده ايد» امام صادق(ع) فرمودند: «واي بر تو! من چنين چيزي نگفته ام» ابوحنيفه گفت : «اما آنها بسيار براي اين كار اهميت قايلند!» امام(ع) فرمودند:«از من چه انتظار داري؟» ابوحنيفه گفت:«اگر نامه اي برايشان بنويسيد و من به آنان برسانم از اين كار دست بر مي دارند.» امام(ع) فرمودند:«[در اينصورت] سخنم را اطاعت نخواهند كرد.» [. محمد بن بابويه صدوق، علل الشرائع، [انتشارات مكتبة الداورى، قم‏]ج1 باب 81 ص91 و محمدباقر مجلسي، بحارالأنوار [چاپ بيروت] ج 2 ص294]
گويا امام صادق(ع) نگران بودند كه اگر چنين نامه اي توسط يك عالم سني به گروهي از تندروهاي شيعه در كوفه ابلاغ شود تأثيري نداشته باشد. اما از آنجا كه امام(ع) براستي از تصريح مردم كوفه به لعن بزرگان اهل سنت ناخشنود بودند شخصاً نامه اي نوشتند و توصيه هاي فراواني به شيعيان كردند از جمله اينكه بايد با اهل سنت خوشرفتاري كرده، از تظاهر به دشنامگويي خودداري كنند زيرا چنين رفتار ناشايستي جز اينكه طرف مقابل را به مقابله به مثل وادار كند سودي نخواهد داشت. از آن پس شيعيان آن نامه را در جايگاه نماز خود قرار مي دادند و بعد از نماز مي خواندند و تلاش مي كردند به آن پايبند باشند. [محمد بن يعقوب كليني، الكافي[چاپ تهران] ج8 ص 2 تا 14 و محمدباقر مجلسي، بحارالأنوار [چاپ بيروت] ج71 باب 14 ص 217 و ج 75 باب 3 ص 215]
يكي از نايبان خاص امام زمان(عج) شخصي را به كار درباني گمارده بود اما پس از مدتي معلوم شد اين دربان به معاويه لعنت و دشنام مي دهد. نايب خاص(ره) پس از اطلاع از اين موضوع او را از كار بركنار فرمود. از آن پس آن شخص تا مدتها التماس مي كرد كه سر كار خود برگردد اما نايب خاص (ره) ديگر او را به خدمت قبول نفرمود. [محمد بن حسن طوسي، الغيبة [چاپ قم] ص : 386 و محمدباقر مجلسي، بحارالأنوار [چاپ بيروت] ج : 51 ص : 357]
گويي ايشان معتقد بودند كه شيعيان بايد حتي نسبت به حساسيت اقليتي از اهل سنت كه براي معاويه جايگاه قايل هستند ، توجه داشته باشند و نبايد تظاهر به بي احترامي به عقايد اهل سنت كنند.

از برخي از روايات بر مي آيد اصل تبري كه از نظر ما شيعيان يكي از فروع دين است بايد بصورت « لعن ستمكاران بطور كلي » باشد و نبايد با ذكر نام و بصورت صريح باشد. كليني از امام باقر(ع) نقل كرده كه فرزندِ يكي از سرانِ شرك، اسلام آورده و در ركاب پيامبر(ص) بود. يكبار ابوبكر در حضور او پدر مشركش را لعنت كرد كه او خشمگين شد و به ابوبكر پاسخي تند داد. در آن هنگام پيامبر(ص)- به عنوان يك سيره هميشگي - فرمودند: «وقتي مشرکان را لعن و بدگويي مي كنيد بطور کلي سخن بگوييد نه بطور خاص (با ذکر نام) كه فرزندانشان (که اكنون در شمار مسلمانان هستند) خشمگين شوند» [محمد بن يعقوب كليني، الكافي[چاپ تهران] ج8 ص69 . اين ماجرا در مصادر تاريخي نيز آمده است: بلاذري، أنساب الأشراف[چاپ بيروت] ج1 ص160 و467 و ج6 ص44 ؛ واقدي، المغازي[چاپ بيروت] ‏ج3 ص925 و ابن حبيب هاشمي، المنمق[چاپ بيروت] ص294]
طبق اين روايت پيامبر اكرم(ص) از لعن صريح مشركان با ذكر نام، نهي فرمود تا موجب دودستگي بين مسلمانان نشود. معناي اين سخن اينست كه به جاي لعن با ذكر نام مثلا بگويند:«اللهم العن الظالمين».
از اين روايت مي توان فهميد كه به طور كلي لعن افراد با ذكر نام – حتي درباره مشركان - اگر موجب كدورت ميان مسلمانان شود روا نيست و بايد از آن پرهيز شود.
به عنوان يك مصداق بايد گفت آنچه پس از عصر صفوي در برخي از محافل تحت عنوان «عيد الزهرا» رواج يافت امري غيرديني و بر خلاف سيره پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) بوده است. از اين رو بسياري از مراجع تقليد شيعه به صراحت آن را خرافي و حرام اعلام كرده اند. حديثي كه برخي از افراطيها براي توجيه اين مراسم خرافي مورد استناد قرار مي دهند نيز به اعتقاد محققان جعلي و فاقد اعتبار است. در اين باره كتابي خواندني با عنوان « نهم ربيع ؛ جهالت‌ها خسارت‌ها» منتشر شده است. اين كتاب كه توسط "مهدي مسائلي" تأليف شده است.
نكته ديگر درباره زيارت شريف عاشوراست كه در قديمي ترين نسخه آن عبارت « اللهم خُصَّ‌ أنت اول ظالم باللَّعن و ابدأ به أولاً ثم الثاني و الثالث والرابع» - كه فعلا رايج و مشهور است - وجود ندارد و به جاي آن لعن كلي و عمومي به اين صورت آمده است :« اللهم خُصَّ أنت أول ظالم ظلم آل نبيك باللعن ثم العن أعداء آل محمد من الأولين و الاخرين» اين نسخه ي زيارت عاشورا در كتاب «كامل الزيارات» - كه از تأليفات ابن قولويه قمي(از استادان شيخ مفيد) است- آمده و از جهاتي از نسخه متداول معتبرتر مي باشد اما متاسفانه کمتر مورد توجه مردم قرار گرفته است. در ميان کتب دعاي معاصر «منتخب الادعيه» که زير نظر علامه سيد مرتضي عسکري(ره) تدوين شده اين متن را نقل کرده است. گفتني است اعتبار زيارت عاشورا به هيچ وجه نبايد مورد ترديد قرار گيرد و آنچه در اينجا بيان شد تنها ناظر به يك عبارت كوتاه بود كه بايد طبق نسخه هاي قديمي تر تصحيح گردد.[جعفر ابن قولويه قمي(وفات حدود 368هـ)، كامل‏الزيارات[انتشارات مرتضويه، نجف اشرف]، صص174-179، باب71 و محمدباقر مجلسى ، بحارالأنوار [چاپ بيروت]ج98، ص292. و ميرزا ابوالفضل تهرانى(قرن13ق). شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور[انتشارات مرتضوى، تهران]، ج1، ص44 و سيد مرتضي عسكري، منتخب الأدعيه ، المجمع العلمي الاسلامي، تهران، 1404 ق. /1362 ش ]


آفای سلام
ما هم همچین اعتقادی نداریم که به اهل سنت رودررو توهین و ناسزا بگوییم.

ما در صدد لعن دشمنان اهل بیت در جایی هستیم که آداب تقیه رعایت شود.و همین طوری در مجالس عیدالزهرا لعن میکنیم.
سوال من از شما؟
اگر مجلسی که از اهل سنت کسی در آن حضور ندارد لعن دشمنان اهل بیت با نام باشد چه ضرری به اسلام میرساند؟ و کجای این مجلس بر خلاف سیره اهل بیت میباشد؟
بعد مگر ما فحش و ناسزا میگوییم که شما میفرمایید؟ این تهمتی بزرگ است به شیعیان از طرف شما.
ما فقط آنهایی را که اهل بیت لعن کردند را لعن میکنیم و نه کسی دیگر را.

واما در مورد زیارت عاشورا:
خاتم المحدثین شیخ عباس قمی (ره) در مفاتیح الجنان زیارت را با لعن ثبت کردند. مقام علمی ایشان بر کسی پوشیده نیست. وخود ایشان میفرمایند(در خود کتاب مفاتیح) من چیزی را نقل نکردم مگر حدیث یا روایت بود)
تصویرتصویر
ارسال پست

بازگشت به “اسلام”