بچه ها کمک فوری میخوام؟!

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 966
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۸۷, ۷:۱۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 973 بار
سپاس‌های دریافتی: 1783 بار
تماس:

بچه ها کمک فوری میخوام؟!

پست توسط سعید منتظر »

آقا یکی این حدیث رو زیر سوال برد .....


امام رضا (ع):

هر كس به زيارت من بيايد در نزد خداوند از 1000 حج واجب برتر و بالاتر است



بعد گفت :


اگه ميشه اولا صحيح بودن اين حديث رو اثبات كنيد.

در ضمن من نگفتم زيارت امام رضا اهميت نداره.اما مقايسه با حج واجب...




البته میتونستم جوابشو بدم ولی میخواستم یه مطلب شسته رفته و تمیز از بر و بچس درس خونده سایت بهش بدم...

بچه ها منتظرم... تصویر
Iron
Iron
پست: 229
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۷ تیر ۱۳۸۶, ۴:۰۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 88 بار
سپاس‌های دریافتی: 557 بار

Re: بچه ها کمک فوری میخوام؟!

پست توسط پاسخ جو »

به نام خدا

با سلام

پاسخ خودم رو در سه بخش ارائه می کنم :

1- اهمیت و صحت و کثرت اینگونه احادیث

2- مقایسه عمل واجب با مستحب

3- اهمیت معرفت و چند شرط دیگر ، در پذیرفته شدن آن عمل

[HR]

اولا از پیامبر (ص) و امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) و سایر معصومین(ع) نیز از این دسته احادیث بسیار به ما رسیده است که شکی در صحت آنها راه ندارد .

نمونه ای از آن :

از موسى بن جعفر عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: هر كسى قبر فرزندم على را زيارت كند خداوند ثوابى معادل هفتاد هزار حج مبرور به او عطا مى فرمايد.

با تعجب گفتم : هفتاد هزار حج مبرور؟! فرمود: آرى هفتاد هزار حج .

باز با تعجب گفتم : هفتاد هزار حج مبرور؟!

فرمود: آرى . هفتاد هزار حج مبرور. بار ديگر با تعجب پرسيدم .

فرمود: بعضى از حجها در پيشگاه خدا مقبول نمى شود.هر كس فرزندم را زيارت كند يا شبى در كنار قبر او به سر برد، مانند كسى است كه خداوند را در عرش زيارت كند.

باز با تعجب پرسيدم مانند كسى كه خدا را در عرش زيارت كند؟!

فرمود: آرى . روز قيامت ، در عرش خدا چهار نفر از پيشينيان : نوح ، ابراهيم ، موسى و عيسى و چهار نفر از آخر الزمان : محمد، على ، حسن و حسين عليهم السلام گرد خواهند آمد و بعد، اين مجلس ادامه خواهد يافت . (يعنى غير از اين هشت نفر ديگران هم خواهند بود)

زوار قبور ائمه عليهم السلام با ما، در همين جلسه شركت خواهند داشت .بالاترین درجه و با ارزش ترين عطيه و عنايت ، مخصوص زوار فرزندم على بن موسى الرضاست .

[HR]

دوم اینکه برتری یک عمل مستحبی بر یک عمل واجب ، در ثواب ، هیچ استبعاد عقلی ندارد و نظیر آن در قرآن کریم وجود دارد :

هدایت افراد ، در حقیقت برای عموم یک امر واجبی نیست ، که همه باید به آن اقدام کنند ، بلکه یک امر مستحبی است ؛

آنچه واجب می باشد اجرای تکالیفی است که خداوند متعال بر عهده هر فردی نهاده است . اما خداود متعال برای انجام هدایت (که امر واجبی نیست)

پاداش غیر قابل تصوری قرار داده است و فرموده :

"و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا " (سوره مبارکه مائده /32)

و اگر کسی ، یک نفر را احیا (هدایت) کند ، پس قطعا (پاداش او برابر آن است) که همه مردم را زنده (هدایت) نماید "

این پاداش عظیم برای یک امر مستحبی می باشد . انجام واجب یک تکلیف است ، که در صورت انجام ندادن آن ، شخص مجازات می شود

اما عدم انجام مستحبات ، مجازاتی در پی ندارد ، تنها شخص از پاداش آن بی بهره می شود . لذا برای ترغیب افراد به انجام مستحبات

(چون مجازاتی در صورت عدم انجام مقرر نشده است) ، عقلایی آن است که پاداش افزون شود تا خود عاملی برای رغبت افراد در انجام مستحبات گردد .

مثل سلام کردن که مستحب است ، و جواب آن واجب است . اما خود سلام مستحبی 69 ثواب دارد ، و جوابش که واجب است فقط 1 ثواب !

مثل پاداش روزه غدیر ، که شصت برابر پاداش روزه واجب است .

پس هیچ گونه استبعاد عقلی و نقلی ندارد ، که عمل مستحبی پاداشش از عمل واجب بیشتر باشد .

[HR]

نکته سومی که لازم است دقت شود این است که نه تنها نفس یک عمل پاداشی به همراه ندارد بلکه بی روح خواهد بود اگر بدون شروطش انجام شود .

خود زیارت هم شرطش معرفت امام است . معرفت امام مهم ترین شرط در انجام همه اعمال است .

حتی همان حج واجب ، در حدیث داریم که "تمامُ الحجّ لقاءُ الامام" : قبولی و اتمام حج به زیارت امام است .

ارزش حج به شناخت و معرفت و پیروی از امام است . پس زیارت امام حتی از مثال هایی که در بالا زدیم هم مهم تر است .

مخصوصا در مقایسه با حج و در شرط بودن ، برای قبولی حج .

شاهد این ادعای ما آیه قرآن است که خداوند خطاب به حضرت ابراهیم (ع) می فرماید :

( و أذّن فی الناس بالحج "یاتوک" رجالا و رکبانا )

و در مردم بانگ برای حج بردار ، تا به سوی تو آیند پیاده و سواره .

نفرموده یاتو الکعبه ، فرموده یاتوک ! به سوی تو که مقام امامت به تو داده شده بیایند (جعل امامت حضرت ابراهیم در ایات 124 سوره بقره به بعد امده)

پس مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است !
  یک سنگ نشان است که ره گم نشود ... حاجی احرام دگر بند ، ببین یار کجاست ؟ 

امیدواریم خداوند ما را در فهم حقیقی اعمال و شناخت روح آن ها (امامت) ما را موفق بدارد .تصویر
چو مي بيني که نابينا و چاه است ... اگر خاموش بنشيني گناه است !
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 966
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۸۷, ۷:۱۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 973 بار
سپاس‌های دریافتی: 1783 بار
تماس:

Re: بچه ها کمک فوری میخوام؟!

پست توسط سعید منتظر »

پاسخ جو جان خیلی ازت ممنونم..

تقریبا 90% سوالات جواب داده شد!!

دوستان دیگه هم میتونن کمک کنن بسم الله
Senior Member
Senior Member
پست: 151
تاریخ عضویت: جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۸۶, ۶:۳۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 53 بار
سپاس‌های دریافتی: 182 بار

Re: بچه ها کمک فوری میخوام؟!

پست توسط کاظم سبزواری »

سلام خدمت دوستان عزیز تبریک عرض میکنم عید سعید قربان رو
این تاپیکتو هفته پیش من دیدم ولی عجله داشتم و نتوانستم پاسخ رو براتون بزارم لذا این پاسخ رو من قبلا از پرسمان پرسیده بودم که به نکات خوبی اشاره کرده بود.از پاسخ جوی عزیز هم تشکر میکنم (شکلک گل )
اينگونه احاديث اگر در كتاب هاي معتبر و با سند محكم باشد قابل قبول است ضمن اينكه اين روايات از زبان پيامبر اكرم و ائمه معصومين(ع) نقل شده و ساخته جمهوري اسلامي نيست. كتاب هايي كه هم در نظام جمهوري اسلامي چاپ و منتشر مي شود اگر از منابع اصيل شيعي كه بيش از هزار سال از عمر مؤلفين آنها مي گذرد نقل شده باشد معتبر است و الا از اعتبار كافي برخوردار نيست و بايد سند آنها بررسي شود.در اين مورد چند نكته اساسى را بايد در نظر گيريد:1 - اين گونه روايات نيز مشتمل بر صحيح و سقيم هستند.2 - مقصود از روايت‏هايى كه آثار خاصى را براى برخى از اعمال ذكر كرده‏اند، اين نيست كه فلان عمل «علت تامه»آن اثر است؛ بلكه مقصود اقتضاى اثر است. «علت تامه»، مجموع علل مؤثر بر يك چيز با رفع تمام موانع است. تأثيرچنين علتى بر معلول حتمى و ضرورى است، و به هيچ وجه تخلف بردار نيست. در حالى كه «مقتضى» يكى از شرايط مؤثر بر يك پديده است كه در صورت فقدان موانع، مى‏تواند اثر كند، ولى اگر مانعى بر سر راه آن قرار گيرد، توان تأثيرندارد. چنين چيزى در جهان ماديات و اسباب و مسببات طبيعى نيز هست؛ مثلاً اگر گفته مى‏شود: «آتش سبب احتراق چوب است» به نحو مقتضى است؛ يعنى، تا ديگر شرايط مانند وجود اكسيژن پديدار نشوند و موانع بر طرف نشود، عمل احتراق صورت نخواهد گرفت. بنابر اين اگر كسى چوب ترى را در آتش اندازد و با گذشت چند دقيقه از احتراق خبرى نباشد، نبايد در آن گزاره ترديد كند؛ بلكه بايد جست‏وجو كند كه آيا آن گزاره مشروط به شرايطى نيز هست يا نه؟و آيا مانعى براى تأثير آتش در چوب وجود دارد يا خير؟ آن گاه خواهد ديد كه اين گزاره ضمن دارا بودن ارزش صدق، مشروط به شرايط متعددى از قبيل وجود اكسيژن و عدم موانعى چون رطوبت در چوب، تناسب ميزان حرارت آتش بامقدار مقاومت چوب و ... است. ليكن اگر تمام شرايط و رفع موانع مفروض پديد آمد؛ يعنى علت تامه محقق شد،حتماً چوب آتش خواهد گرفت و تخلف آن، به معناى كذب گزاره فوق مى‏باشد. تأثير اين اعمال نيز به نحو «جزءالعلة» و «مقتضى» است، و همواره با ديگر شرايط عمل مى‏كند. اما اينكه آن شرايط دقيقاً چيست؟ سهم هر يك تا چه اندازه است؟ آيا تأثير اين عمل و هر شرط ديگر در همه موارديكسان است؟ يا ممكن است در موردى نقش اصلى‏ترى را ايفا كند و در جاى ديگر عامل ديگر؟ مكانيسم تأثير چگونه است؟ آيا ديگر ابزارها را در اثرگذارى تقويت مى‏كند يا خود مستقيماً اثر مى‏گذارد؟ اينها و ده‏ها سؤال ديگر، مسائلي است كه ريشه عقلى و فكرى بشر هنوز در حدى نيست كه بتواند به طور كاملاً دقيق به آنها پاسخ گويد، و يكى ازخدمات بزرگ انبيا به بشر، آگاه سازى وى از وجود چنين عاملى است كه عقل به تنهايى قادر به شناخت آن نيست.آنچه به طور كلى مى‏توان با ژرف‏كاوى فلسفى و تحقيق در نصوص دينى دريافت اين است كه:اولاً، دايره عليّت منحصر به علل و معلولات مادى نيست؛ بلكه علل طبيعى مقهور ماوراء طبيعت هستند.ثانياً، برخى از شرايط و موانع تأثير در روايات آمده است؛ از جمله اين شرايط مى‏توان «تقوا» را نام برد و از جمله موانع مى‏توان از فسق، حقوق والدين، ترك امر به معروف و نهى از منكر، عدم هماهنگى وى با حكمت الهى و سنت‏ هاى خدا در نظام آفرينش سخن به ميان آورد. ثالثاً، در نصوص دينى آمده است كه پذيرش برخى از اعمال، مشروط به اين است كه اگر حقى از مردم به ذم هشخص مى‏باشد آن را ادا كند و اگر واجبى از او فوت شده، قضا نمايد.نكته ديگر آن كه ثواب هيچ عمل مستحبى نمى‏تواند جانشين هيچ عمل واجبى گردد.بنابراين ثواب هاي ذكر شده:اولا، همه اش سند قطعي ندارند. ثانيا، مشروط است به رعايت ساير شروط مثلا درك ثواب روزه مشروط است به حفظ اعضا و جوارح از گناه.ثالثا، بعضي از اعمال مشتمل بر كيفيتي هستند كه در صورت رعايت آن كيفيت انرژي كمي و معنوي فراواني براي حركت معنوي انسان ايجاد مي كنند كه طبعا بازخورد اين انرژي در روايات به صورت ثواب مطرح شده است و نكته آخر فضل الهي است كه بعدي ندارد كه خداي متعال در مقابل عمل كوچكي اجر فراواني عطا نمايد
تصویر
[External Link Removed for Guests]
ارسال پست

بازگشت به “پرسش و پاسخ”